طبيعى است كه اين طغيان و سركشى بوسيله دشمنان مسلمين از خارج هدايت مىشود ، زيرا سابقه ندارد كه قبطيان در تاريخ خود بدون كمك قدرت خارجى دست به تحرك مهمى عليه مسلمانان زده باشند چنان كه در جنگ هاى صليبى و در عصر كنونى نيز اوضاع به همين شكل است . روايات ، زمان تحرك قبطيان را معين نكردهاند ولى روايت ديگرى به نقل از حذيفه مىگويد : " مصر ، تا خراب شدن بصره از ويرانى در امان است " [1] و در همين روايت آمده است : " و خراب شدن مصر از خشكى رود نيل سرچشمه گيرد " شايد خرابى موعود بصره ، بعد از ورود سفيانى به عراق و در سال ظهور حضرت باشد . ب : احاديث مربوط به ورود نيروهاى مغربى به مصر . نويسندگان ، اين نشانه را معمولا از علامتهاى ظهور حضرت شمردهاند . منظور از مغرب ، در اين روايت و روايات ديگر ، كشورهاى غرب سرزمينهاى اسلامى است كه شامل مغرب ، الجزائر ، ليبى ، تونس و . . . مىگردد . و بسيارى از اين روايات بر ورود نيروهاى مغربى به مصر در زمان انقلاب فاطمى ها ، منطبق است . اما در كتاب " غيبت " شيخ طوسى ص 278 كه از قديمى ترين و معتبرترين منابع ما است روايتى آمده كه در آن اهل " غرب " گفته شده نه اهل " مغرب " و صاحب بحار الانوار و بشارة الاسلام نيز روايت را از او نقل نمودهاند . اما غير از اين دو نفر ، ساير افراد آن را به اشتباه " مغرب " نقل كردهاند . بنابراين آنچه در اين روايات است ، نيروهاى غربى ست .
[1] بشارة الاسلام ص 28 به نقل از ابن عربى در كتاب محاضرة الابرار .