اين حادثه بعنوان يكى از نشانه هاى ظهور آمده است . [1] تعبيرى كه در زمان ما بين مردم رايج شده و گفته مىشود از نشانه هاى ظهور آن است كه : " اهل مصر سادات خود را مىكشند و بردگان بر كشور سادات مسلط مىشوند " [2] و آن را به قتل " انور سادات " انطباق مىدهند ، تطبيق درستى نيست ، چرا كه كلمه " سادات " در اين روايات ، به معناى رؤساى حكومت است نه اسم شخص خاص . بعلاوه طبق روايات ، پس از قتل فرمانرواى مصر كه از نشانه هاى ظهور حضرت است ، يك سپاه يا بيشتر وارد مصر مىشود كه چنانچه خواهيم گفت ، همان سپاه غرب است . برخى از روايات ، كشته شدن فرمانرواى مصر را همزمان با كشته شدن حاكم شام بدست مردم شام ، مىدانند : " قبل از وى فرمانرواى شام و حاكم مصر كشته مىشوند " [3] . شايد بين روايتِ قتل فرمانرواى مصر با روايتِ انقلابِ مردى از مصر قبل از خروج سفيانى ، رابطه اى وجود دارد . در بحار الانوار ج 52 ص 210 آمده است : " پيش از سفيانى ، مصرى و يمانى قيام مىكنند . " اين شخص مصرى ممكن است سركرده فرماندهان و فرمانده سپاهى باشد كه طبق برخى روايات جنبشى در مصر ايجاد نموده و اعلان وضعيت جنگى مىكند . " سركرده فرماندهان در مصر قيام مىكند و سپاهيانش را تجهيز و بسيج مىنمايد . " در روايتى ديگر هم گفته شده كه وى قبل از ورود نيروهاى غربى ، مردم را به
[1] بشارة الإسلام ص 175 . [2] بشارة الاسلام ص 176 . [3] كتاب بشارة الاسلام ص 185 به نقل از كتاب " القول المختصر " .