* ( مدايح آن حضرت ) * از جوى تو شبنمى است زمزم ، و از بحر تو شعبه اى است كوثر اى دخت گرامى پيمبر ، اى سر رسول در تو مضمر * در بيت شريف وحى خاتون ، بر چرخ رفيع مجد اختر اى شبه نبى به خلق و اوصاف ، اى نور مجسم مصور * اى خادم خانه تو حوا ، و اى حاجب درگه تو هاجر در طور لقا يگانه بانو ، در ملك وجود زيب و زيور * با شير خدا على عالى ، هم سنگر و هم پيام و همسر مانند تو زن جهان نديده است ، غم خوار و نگاهبان شوهر * اى عين كمال و جان بينش ، اى شخص شخيص عصمت و فر بر رفعت قدر تو گواه است ، بيت وحجر و مقام و مشعر * اى سيده زنان عالم ، اى بضعه حضرت پيمبر تواصلى و ديگران همه فرع ، تو جانى و ديگران چو پيكر * در ملك ولا ولية الله ، بر نخل وجود احمدى بر قرآن به فضيلت تو نازل ، برهان تو محكم و مقرر * روى تو جمال كبريايى ، كوى تو رواق قرب داور از جوى توشبنمى است زمزم ، و از بحر تو شعبه اى است كوثر * زان خطبه آتشين كه پيچيد ، در ارض وسما بسان تندر محكوم شد آن نظام وگرديد ، حق روشن وغالب ومظفر * من عاجزم از بيان وصفت ، تو بحرى ومن زقطره كمتر

309