نام کتاب : صحيفة الحسين ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ جواد القيومي جلد : 1 صفحه : 115
و گفت : آتش بياوريد تا آنها و هر كه در آنهاست را بسوزانم ، امام فرمود : اى پسر ذى الجوشن تو آتش مى خواهى كه خاندانم را در آن بسوزانى . خداوند تو را در آتش بسوزاند . ( 56 ) دعاى آن حضرت بر مردى از قبيله كنده روايت شده : هنگامى كه تير خولى بن يزيد به آن حضرت اصابت كرد ، ايشان بر زمين افتاد ، آنگاه به زمين نشست ، تير را با دو دستش از بدنش در آورده و سر و رويش را با خون رنگين مى ساخت و مى فرمود : اين گونه خدا و پيامبرش را ملاقات مى كنم ، آنگاه بيهوش بر زمين افتاد ، هنگامى كه به هوش آمد خواست بر خيزد ، اما نتوانست ، مردى ملعون از قبيله كنده بر سر آن حضرت زد كه عمامه ايشان بر زمين افتاد ، امام أو را نفرين كرد و فرمود : با دست راست نه بخورى و نه بنوشى ، و خداوند تو را با ستمكاران محشور كند .
115
نام کتاب : صحيفة الحسين ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ جواد القيومي جلد : 1 صفحه : 115