نام کتاب : صحيفة الحسن ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ جواد القيومي جلد : 1 صفحه : 35
اى مردم عراق من جنگ را به صلاح شما نمى دانم ، من از پيش معاويه مى آيم و او با سپاهى انبوه بسوى شما مى آيد ، سلام مرا به أبو محمد ( امام حسن عليه السلام ) برسانيد و بگوئيد تو را به خدا قسم خودت و اين مردم را از مرگ رهائى ده ، اين سخن روحيهء مردم را از جنگ زدود و ترسى سخت در بين آنان پديد آورد . از طرف ديگر بزرگان قوم را با بخشيدن پولهاى كلان ، وعدهء دادن پست هاي مهم و مقامات بالا مانند استاندارى ، فرماندهى سپاه ، و وعده ازدواج با يكى از دخترانش فريب مى داد ، چنان كه شيخ صدوق در اين باره مى گويد : معاويه يكى از جاسوسهاى خود را نزد عمرو بن حريث واشعث بن قيس و حجار بن ابجر فرستاد و هر كدام را وعده داد كه اگر امام حسن عليه السلام را بطور ناگهانى بكشد فرماندهى سپاه را به آنان خواهد بخشيد يا دخترش را به همسرى آنان در مى آورد ، و يا چندين هزار درهم به ايشان مى بخشد ، اين خبر كه به امام رسيد زرهى در زير لباس مى پوشيد و هر گاه به نماز مى ايستاد آن زره را در برداشت . آنان كه در لشكر امام قرار داشتند براى آنكه بتوانند نزد معاويه مقرب تر باشند و گوى سبقت را از ديگران بربايند گروه گروه به معاويه نامه مى نوشتند ، اين نامه ها متضمن دو مطلب بود : 1 - تسليم كردن امام پنهانى يا در آشكار . 2 - بقتل رساندن امام هر زمان كه معاويه بخواهد ، معاويه هم عين نامه ها را براى امام مى فرستاد ، امام با دريافت نامه ها به خيانت يارانش يقين پيدا كرد .
35
نام کتاب : صحيفة الحسن ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ جواد القيومي جلد : 1 صفحه : 35