نام کتاب : صحيفة الحسن ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ جواد القيومي جلد : 1 صفحه : 323
خود مى شمارد ، زيرا روزگار درازى است كه بخل مى ورزى و كينه خود را پنهان مى دارى و طمع به آرزوى بلندى مى بندى ، كه شاخهء تو شايستگى چنان برگ و بارى ندارد ، و چراگاه وجودت چنان سبزى و خرمى را سزاوار نيست . اما به خدا قسم خيلى نزديك است كه در بين دندانهاى تيز شيران قريش جا بگيرى ، آنها كه دلاورانى نيرومند و سوارانى توانايند ، و تو را همچون دانه اى در آسياب خورد مى كنند ، و چون با تو روياروى شوند فريبكاريت سودى نمى بخشد . ( 10 ) مناظرهء آن حضرت با معاويه بن ابى سفيان روايت شده : روزى معاويه نسبت به امام افتخار نمود و گفت : من پسر بطحا و مكه هستم ، من پسر كسى هستم كه از همه بخشنده تر و گرامىتر است ، من پسر كسى هستم كه در جوانى و پيرى قريش را به آقايى و برترى رسانيد ، امام حسن عليه السلام فرمود : اى معاويه بر من افتخار مى كنى ، من پسر كسى هستم كه در ريشه هاي زمين جاى دارد ، من پسر جايگاه تقوى هستم ، من پسر كسى هستم كه هدايت آورد ، من پسر كسى هستم كه بوسيلهء فضيلت بسيار وجاه
323
نام کتاب : صحيفة الحسن ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ جواد القيومي جلد : 1 صفحه : 323