نام کتاب : چهارده نور پاك ( فارسي ) نویسنده : دكتر عقيقى بخشايشي جلد : 1 صفحه : 31
كمك نمود ولى كسى چيزى به او نداد او دستش را به آسمان بلند نمود و گفت خدايا شاهد باش ! در مسجد پيامبر ( صلى الله عليه وآله ) كسى به من چيزى نداد على بن ابى طالب ( عليه السلام ) در حال ركوع بود با انگشتش به سائل اشاره نمود تا انگشتر را از دست آن حضرت گرفت و رفت ، پيامبر ( صلى الله عليه وآله ) كه جريان را مشاهده فرمود سرش را به جانب آسمان بلند نمود و عرض نمود خدايا ! برادرم موسى به تو گفت : خدايا شرح صدرى به من عطا كن و كارهايم را آسان گردان و زبان گويائى به من بده تا سخنانم را بفهمند و برادرم را و زير و كمك من قرار ده پس وحى نازل گرديد كه ما بازوى تو را به واسطه برادرت محكم مى گردانيم و نفوذ و تسلطى به شما عطا خواهيم نمود . خدايا من هم پيامبر تو هستم شرح صدرى برايم عطا كن و كارهايم را آسان گردان ، على را وزير و كمك و پشتيبانم قرار ده ! " ابو ذر مى افزايد هنوز سخن پيامبر تمام نشده بود كه آيه فوق نازل شد . ( 1 ) اين حديث با اندك تفاوت در الدر المنثور ج 2 ص 293 نيز نقل شده است بحرانى در كتاب الدر المنثور غاية المرام ص 104 ، 24 حديث از كتابهاى عامه و 19 حديث از كتابهاى اماميه در شأن نزول آيه نقل كرده است . 2 . آيه اكمال : ( اليوم اكملت لكم دينكم وأتممت عليكم نعمتى ، ورضيت لكم الأسلام دينا ) ( 2 ) كفار امروز از برچيده شدن اسلام نا اميد شدند پس شما از آنان نهراسيد ولى از من بترسيد امروز دين شما را بر شما كامل و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را براى شما دين وآئين برگزيدم . اين آيه دلالت دارد كه كفار انتظار روزى را مى كشيدند كه دستگاه اسلام برچيده شود ولى خداوند متعال با انجام امر ولايت و ابلاغ خلافت على ( عليه السلام ) كه ضامن بقاى اسلام و گسترش آن مى باشد آنان را مأيوس نمود . از ديدگاه روايات و احاديث احاديث فراوانى در لزوم پيروى از سنت و سيره وجود دارد از بين احاديث غدير سفينه ثقلين ، حديث طير ، حديث دعوت ، تنها به حديث سفينة وثقلين بسنده مى كنيم .