responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اللهوف في قتلى الطفوف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس    جلد : 1  صفحه : 99


اين خبر به ابن زياد رسيد . دستور داد او را از بالاى قصر دار الاماره به زمين انداختند و به شهادت نايل شد .
چون خبر شهادت او به حسين ( ع ) رسيد ، گريه كرد وگفت : " خداوندا ! براى ما و شيعيان ما جايگاه نيكويى قرار بده و از راه مرحمت ، در مكانى ما و آنها را جمع فرما ، زيرا تو بر همه چيز توانايى . " و روايت شده است كه حسين ( ع ) اين نامه را از منزلى كه معروف به " حاجز " بود فرستاد ، و جايى غير از اين منزل هم نقل شده است .
جلوگيرى حر بن يزيد راوى مىگويد : از آن منزل گذشتند . دو منزل به كوفه مانده بود كه ناگاه حر بن يزيد با هزار سوار بر حسين ( ع ) آشكار شد .
حضرت پرسيد : " آيا براى يارى ما آمده اى ، يا براى جنگ با ما ؟ " حر گفت : " يا ابا عبد الله ! به جنگ شما آمده ام . " حسين ( ع ) فرمود : " لا حول ولا قوة الا بالله العلى العظيم " و سپس سخنانى به يكديگر گفتند . تا آن كه ابا عبد الله ( ع ) گفت : " اگر رأى شما با نامه اى كه فرستاديد و با آنچه فرستادگان شما گفتند مخالف است ، به همان جايى كه آمده ام باز مىگردم . " حر و يارانش از مراجعت او جلوگيرى كردند .
حر گفت : " يا بن رسول الله ! راهى را انتخاب كن و برو كه نه به كوفه روى و نه به مدينه ، تا من نزد ابن زياد عذرى داشته باشم و بگويم حسين ( ع ) از راهى رفته بود كه من او را نديدم . " ابا عبد الله راه دست چپ را انتخاب فرمود و به " عذيب هجانات " رسيد .
در اين موقع نامه ابن زياد را به حر دادند . در آن نامه او را در امر حسين سرزنش نموده و دستور داده بود كار را بر او سخت بگيرد .

99

نام کتاب : اللهوف في قتلى الطفوف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس    جلد : 1  صفحه : 99
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست