responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اللهوف في قتلى الطفوف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس    جلد : 1  صفحه : 93


را از قوم سبا - كه زنى بر آنها مسلط بود و در مال و خون ايشان هر طورى كه مىخواست ، حكم مىكرد - ذليل تر مىسازد . " اين سخن را گفت و از آن منزل حركت كرد .
تشرف زهير بن قين جمعى از طايفه بنى فزاره و بجيله نقل كرده اند كه ما از مكه با زهير بن قين ( 1 ) بيرون آمديم و عقب تر از حسين ( ع ) راه مىپيموديم تا در بين راه با او مصادف شديم .
ولى چون زهير نمىخواست با آن حضرت ملاقات كند ، هر جا حسين ( ع ) منزل مىكرد ، ما به فاصله دورترى از او منزل مىكرديم .
يكى از روزها ، حسين ( ع ) در محلى اتراق كرد و ما هم مجبور شديم در همانجا منزل نماييم . هنگامى كه به غذا خوردن مشغول بوديم ، شخصى از جانب حسين ( ع ) آمد وگفت : " اى زهير بن قين ! ابا عبد الله ( ع ) مرا پيش تو فرستاده است تا به نزد او آيى . " از شنيدن اين سخن همه لقمه ها را از دست افكندند و در درياى فكر غوطه ور شدند ، مانند كسى كه پرنده اى بر سرش قرار گرفته است و مىخواهد او را بگيرد .
همسر زهير ( ديلم دختر عمرو ) گفت : " سبحان الله ! پسر پيغمبر تو را مىطلبد و تو نمىروى ؟ چه مىشود اگر خدمتش برسى و كلام او را بشنوى ؟ " زهير بن قين از جا برخاست و به سوى حسين ( ع ) رفت و پس از لحظه اى با چهره باز و خوشحال بازگشت و دستور داد خيمه هاى او را كندند و وسائل او را نيز بردند و چادر او را نزديك خيمه هاى حسين برپا نمودند و به زوجه خود گفت : " من تو را طلاق دادم ، زيرا دوست ندارم به خاطر من زحمتى به تو متوجه گردد . من تصميم دارم با حسين ( ع ) باشم و تن و جانم را فداى او كنم . " سپس اموال و مهريه زوجه خويش را پرداخت و او را به پسر عموهايش سپرد تا


1 - زهير بن قين از بزرگان و اشراف قوم خود بود . در ابتدا ، از هواخواهان عثمان به شمار مىرفت . در سال 60 هجرى با خاندان خود به حج مشرف شد و هنگام بازگشت در بين راه بود كه به خدمت سيد الشهداء ( ع ) شرفياب گرديد . در آن وقت از عقيده فاسد خود برگشت و از اصحاب و ياران آن حضرت گشت . وفادارى زهير بسيار حيرت آور و قابل توجه بود .

93

نام کتاب : اللهوف في قتلى الطفوف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس    جلد : 1  صفحه : 93
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست