نام کتاب : اللهوف في قتلى الطفوف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس جلد : 1 صفحه : 245
جايگاه و آرامگاه آن بدنهاى نازنين مىبودم و مىتوانستم اجساد پاك و پاكيزه آنها را در بر بگيرم ! آه ! اگر من آرامگاه آن بزرگ مردان فداكار بودم ، با منتهاى كوشش و جديت ، آن بدنها را حفظ مىكردم و حقوق ديرين آنان را ادا مىنمودم و از افتادن سنگها بر آن بدنها ، جلوگيرى مىكردم و مانند خدمتگزاران فرمانبردار در خدمت آنان مىايستادم و بساط اجلال و اكرام ، زير آن صورتهاى نورانى و آن بدنهاى پاره پاره مىگستردم و به آرزوى همنشينى آنان مىرسيدم و از نور آنان براى تاريكيهايم روشنايى و ضياء مىگرفتم . آه ! چقدر مشتاق رسيدن به اين آرزوها هستم و چقدر از دورى ساكنين خود در سوز و گدازم ! هر ناله اى در دنيا از ناله من كوتاهتر است و هر دارويى جز وجود آنان براى تشفى و مداواى من ، بى اثر است . هم اكنون من در فقدان آنان ، لباس عزا در بر كرده ام و با جامه هاى سوگوارى انس گرفته ام و از پيدا كردن صبر و شكيبايى نا اميد گشته ام و تنها سخنم اين است : " اى سرمايه آسايش روزگار ! ديدار ما و تو در روز محشر ! " " چه نيكو سروده است شاعر نامى ابن قتيبه ، در آن موقعى كه بر آن منازل بى صاحب مىگريست و مىگفت : " من بر خانه هاى آل محمد ( ص ) گذر كردم و آنها را همانند آن روزى كه آل پيغمبر در آن بودند ، نديدم . خداوند اين خانه ها و صاحبانش را از عنايت خود دور نكند ! اگر چه به گمان من امروز اين خانه ها از صاحبانشان خالى شده اند ! آگاه باشيد كه كشته شدن شهيدان كربلا ، گردنهاى مسلمانان را زير بار ذلت برد و اينك آثار ذلت از آنها هويداست . فرزندان پيغمبر همواره پناه و اميد مردم بودند ، ولى اكنون مصيبتى براى دلها شده اند كه از همه مصايب بزرگتر و اندوهناكتر هستند . مگر نمىبينى كه خورشيد نيز براى شهادت " حسين ( ع ) " مانند بيماران رنگش زرد شده و شهرها از اين مصيبت ، دگرگون گرديده اند . و تو اى كسى كه مصيبت ابا عبد الله ( ع ) را مىشنوى ! در غم اندوه آنان ، به همان راهى برو كه پيشوايان از حاملان اين كتاب ، از آن راه رفته اند . " روايت شده است كه : امام زين العابدين ( ع ) با آن مقام حلم و بردبارى اى كه
245
نام کتاب : اللهوف في قتلى الطفوف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس جلد : 1 صفحه : 245