responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اللهوف في قتلى الطفوف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس    جلد : 1  صفحه : 205


من نزد او رفتم . گفت : " ما پنجاه نفر بوديم كه سر حسين ( ع ) را به شام مىبرديم .
در بين راه وقتى كه شب مىرسيد ، آن سر را در صندوقى مىگذاشتيم و در اطراف آن مىنشستيم و شراب مىخورديم . يكى از شبها ، رفقاى من به اندازه اى شراب خوردند كه مست شدند ، ولى من با آنان شراب نخوردم . چون تاريكى شب همه جا را فرا گرفت ، صداى رعد برخاست و برقى زد و درهاى آسمان گشوده شد و آدم و نوح و ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و پيغمبر خاتم محمد ( ص ) از آسمان به زمين آمدند ، و با آنها جبرئيل و گروهى از فرشتگان نيز همراه بودند .
جبرئيل نزديك صندوق رفت و سر حسين ( ع ) را بيرون آورد و به سينه چسبانيد و آن را بوسيد و تمام پيغمبرانى كه آمده بودند نيز چنين كردند . پيغمبر اسلام ( ص ) بر حسين ( ع ) بسيار گريه كرد . انبيا او را تسليت گفتند و جبرئيل گفت : " محمد ! خداى متعال مرا مأمور نموده است كه هر دستورى در باره امت خود دهى اطاعت و اجرا كنم .
اگر امر مىكنى ، زمين را بر آنها به لرزه درآورم و آن را زير و رو كنم ، آن چنان كه با قوم لوط نمودم . " رسول خدا ( ص ) فرمود : " نه ، زيرا مرا با ايشان نزد خداوند در روز قيامت حسابى است . " جمعى از ملائكه براى كشتن ما نزديك آمدند . من گفتم : " الأمان ، الأمان ، يا رسول الله ! " فرمود : " برو خدا تو را نيامرزد . " [ هنگامى كه صبح برخاستم تمام دوستانم را غلتان در خاكستر ديدم . ] " و در كتاب " تذييل " از محمد بن نجار ( شيخ المحدثين بغداد ) ديدم كه در شرح حال على بن نصر شبوكى ، به اسناد خود ، علاوه بر آن حديث مىنويسد : " چون حسين بن على ( ع ) كشته شد و داشتند سر او را به شام مىبردند ، در يكى از منازل بين راه نشستند و به باده گسارى مشغول شدند و آن سر مقدس را دست به دست مىگرداندند .
ناگاه دستى پيدا شد و با قلم آهنين بر ديوار نوشت :
" آيا اميد دارند آن جماعتى كه حسين ( ع ) را كشتند روز قيامت از شفاعت جدش بهره مند شوند ؟ " چون اين موضوع عجيب را مشاهده كردند ، سر را گذاشتند و فرار نمودند . "

205

نام کتاب : اللهوف في قتلى الطفوف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس    جلد : 1  صفحه : 205
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست