نام کتاب : اللهوف في قتلى الطفوف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس جلد : 1 صفحه : 185
چون خطابه فاطمه ( س ) به اينجا رسيد ، مردم با صداى بلند گريستند و گفتند : " اى دختر پاكان و پاكيزگان ! دلها و سينه هاى ما را آتش زدى و جگرهاى ما را به آتش حزن و اندوه ، سوزاندى ، ديگر بس كن . " پس فاطمه ( س ) ساكت شد . خطابه ام كلثوم ( س ) راوى مىگويد : ام كلثوم ، دختر أمير المؤمنين ( عليها السلام ) ، در حالى كه صدايش به گريه بلند بود ، از پشت پرده هودج اين خطبه را در آن روز قرائت كرد : " اى اهل كوفه ! واى به حال شما ! چرا حسين ( ع ) را كوچك شمرديد و او را كشتيد و اموال او را به غارت برديد و زنان او را اسير نموديد و آنگاه بر او گريه مىكنيد ؟ واى بر شما ! هلاكت و بدبختى بر شما باد ! آيا مىدانيد چه گناه بزرگى مرتكب شديد ؟ و چه جنايتى را به گردن گرفتيد ؟ و چه خونهايى را به ناحق ريختيد ؟ و چه پرده نشينانى را از پرده بيرون افكنديد ؟ و چه خانواده اى را از زينت و زيور عريان گردانيديد ؟ و چه اموالى را به غارت برديد ؟ و چه كسى را كشتيد كه بعد از رسول خدا ( ص ) هيچ كس به مقام او نمىرسيد ؟ رحم از دلهاى شما برداشته شد . " آگاه باشيد كه تنها حزب خداوند رستگارانند و حزب شيطان زيانكاران مىباشند . " سپس اين اشعار را خواند : " برادرم را كشتيد . واى بر مادرانتان باد ! به زودى به آتشى گرفتار مىشويد كه شعله هايش زبانه مىكشد . شما خونى را پايمال كرديد كه خدا و قرآن وپيامبر ريختنش را حرام كردند . شما را به آتش جهنم مژده مىدهم . هر آينه شما ، فرداى قيامت ، در ژرفناى آتشى خواهيد بود كه شعله هايش برمىخيزد . من همواره بر برادرم خواهم گريست ، بر بهترين كسى كه بعد از پيامبر متولد شد . آرى ، با اشك چشم فراوان كه هرگز انقطاع ندارد مىگريم . اين گريه هرگز پايان پذير و خاموش شدنى نيست . " راوى مىگويد : در اين هنگام صداى گريه و ناله از مردم برخاست . زنها گيسو
185
نام کتاب : اللهوف في قتلى الطفوف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس جلد : 1 صفحه : 185