responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اللهوف في قتلى الطفوف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس    جلد : 1  صفحه : 163


سپس سكينه ، بدن پدر خود را در بغل گرفت . عده اى از عربها آمدند و سكينه را از نعش پدر جدا نمودند .
پس از آن عمر بن سعد ميان سپاهيان خود فرياد زد : " كيست كه برود و اسب بر بدن حسين بتازد و پشت و سينه او را با سم اسبان لگدكوب نمايد ؟ " ده نفر از آن جماعت اين كار را به عهده گرفتند كه نامهاى آنان چنين آمده است : 1 - اسحاق بن حوبه - كه پيراهن آن حضرت را از تنش در آورده بود - 2 - اخنس بن مرثد 3 - حكيم بن طفيل سنبسى 4 - عمر بن صبيح صيداوى 5 - رجاء بن منقذ عبدى 6 - سالم بن خثيمه جعفى 7 - واحظ بن ناعم 8 - صالح بن وهب جعفى 9 - هانى بن شبث حضرمى 10 - اسيد بن مالك ( لعنهم الله ) .
اين گروه ده نفرى بودند كه بدن حسين ( ع ) را زير سم اسبها پايمال كردند و استخوانهاى سينه و پشت آن حضرت را درهم شكستند .
اين ده نفر به كوفه آمدند و مقابل ابن زياد ايستادند . اسيد بن مالك - كه يكى از آن ده تن بود - اين شعر را خواند :
" ماييم آن كسانى كه [ استخوانهاى ] سينه اش را پس از پشتش با اسبهاى تيز رو ، بلند قامت و قوى هيكل درهم شكستيم . " ابن زياد گفت : " شما كيستيد ؟ " اسيد بن مالك كه يكى از آنان بود ، گفت : " ما بوديم كه اسبهايمان را بر بدن حسين ( ع ) رانديم و استخوانهاى سينه و پشت او را در هم شكستيم . " ابن زياد به آنها اعتنايى نكرد و جايزه بسيار كمى به آنان داد .
ابوعمرو زاهد گفت : " به آن ده نفر نگريستم و ديدم همه آنان زنازاده بودند . " اين ده نفر را مختار دستگير كرد و دستها و پاهاى آنان را با ميخ هاى آهنين به زمين كوبيده و دستور داد ، اسب بر آنان تاختند تا هلاك شدند .

163

نام کتاب : اللهوف في قتلى الطفوف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس    جلد : 1  صفحه : 163
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست