responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اللهوف في قتلى الطفوف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس    جلد : 1  صفحه : 151


با اين حال پس از شهادتش ، آن را از بدنش بيرون آوردند . جامه ديگرى كه از بافته هاى يمن بود طلبيد و آن را نيز پاره كرد و پوشيد . علت پاره كردن جامه ، اين بود كه پس از شهادت ، آن را از بدنش بيرون نكنند ، ولى پس از كشته شدن آن حضرت ، ابجر بن كعب ، آن را نيز از بدنش بيرون نمود و حسين ( ع ) را برهنه روى زمين گذاشت .
در اثر اين كار ، هر دو دستش در تابستان مانند دو چوب خشك ، مىخشكيد و در زمستان تر بود و خون و چرك از آن مىآمد . اين گونه بود تا آن كه خداوند او را به دست مختار به هلاكت رساند .
راوى مىگويد : چون بر اثر كثرت زخمها ، ضعف بر حسين ( ع ) غلبه كرد و تيرهاى دشمن در بدنش مانند خارهاى بدن خار پشت نمايان گرديد ، صالح بن وهب مزنى نيزه اى بر پهلوى او زد كه از اسب بر زمين افتاد و طرف راست صورتش روى زمين قرار گرفت .
در آن حال مىگفت : " بسم الله و بالله وعلى ملة رسول الله . " پس از آن از روى زمين برخاست .
در اين موقع زينب ( س ) از خيمه بيرون آمد و با صداى بلند فرياد مىزد : " برادرم !
سرورم ! سرپرست خانواده ام ! " و مىگفت : " اى كاش آسمان بر سر زمين خراب مىشد و اى كاش كوهها از هم مىپاشيد و بر روى زمين مىريخت . " در آن هنگام ، شمر به سپاه خود صيحه زد وگفت : " منتظر چيستيد و چرا كار حسين را تمام نمىكنيد ؟ " لشكر از هر طرف هجوم آوردند . زرعة بن شريك شمشيرى بر شانه چپ حسين ( ع ) زد . آن حضرت نيز شمشيرى بر او زد و او از پاى در آمد .
شخص ديگرى شمشير بر دوش حسين ( ع ) زد كه به صورت ، روى زمين افتاد و رنج و تعب بر او مستولى شد ، به حدى كه چون مىخواست برخيزد ، با زحمت بر مىخاست و از شدت فشار ضعف ، بر زمين مىافتاد .
سنان بن انس نخعى نيزه اى بر گلوى حسين ( ع ) زد و باز بيرون آورد و در

151

نام کتاب : اللهوف في قتلى الطفوف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس    جلد : 1  صفحه : 151
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست