نام کتاب : اللهوف في قتلى الطفوف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس جلد : 1 صفحه : 103
< فهرس الموضوعات > ورود حسين ( ع ) به كربلا < / فهرس الموضوعات > < فهرس الموضوعات > بى تابى زينب ( س ) < / فهرس الموضوعات > ورود حسين ( ع ) به كربلا راوى مىگويد : سپس حسين ( ع ) از جا برخاست و سوار شد ، ولى لشكر حر گاهى از رفتن ممانعت مىكردند و گاهى از عقب او مىآمدند ، تا آن كه روز دوم محرم به سرزمين كربلا رسيدند . چون حضرت حسين ( ع ) وارد آن زمين شد ، پرسيد : " نام اين زمين چيست ؟ " گفتند : " كربلا " . گفت : " خداوندا ! به تو پناه مىبرم از غمها و بلاها . " پس از آن فرمود : " اينجا محل اندوه و بلاست . پياده شويد . اينجا جاى پياده شدن و محل ريختن خون ما و جايگاه قبور ماست . اين خبر را جدم رسول خدا ( ص ) به من فرموده است . " پس از آن همه پياده شدند . حر و يارانش هم در گوشه اى منزل نمودند . بى تابى زينب ( س ) حسين ( ع ) نشست و به اصلاح شمشير خود پرداخت واشعارى به اين مضامين مىخواند : " اى روزگار ! اف بر تو اى چرخ گردون ! تو چقدر فراز و نشيب دارى ! هر طالب و جوينده و هر دوستى كشته شده است . روزگار هرگز بر عوض راضى و خشنود نمىگردد . هر زنده اى راهى اين راه است . چقدر زمان بار بستن و كوچيدن نزديك است . بازگشت تمام امور به سوى خداى جليل و بزرگ مىباشد . " زينب ( س ) اين مضامين شعر را شنيد وگفت : " برادر جان ! اين سخن از كسى است كه يقين به كشته شدن خود دارد . " حسين ( ع ) فرمود : " آرى خواهر جان ! حقيقت امر چنين است . " زينب ( ع ) گفت : " چه مصيبتى ! حسين از شهادت و مرگ خود خبر مىدهد . " در اين هنگام زنها به گريه مشغول شدند و سيلى به صورت زدند و گريبان پاره نمودند . ام كلثوم فرياد مىزد : " وا محمداه ! وا علياه ! وا اماه ! وا أخاه ! وا حسيناه ! واضيعتاه بعدك يا أبا عبد الله " يعنى : امان از بيچارگى و تباهى بعد از تو ، اى ابا عبد الله !
103
نام کتاب : اللهوف في قتلى الطفوف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس جلد : 1 صفحه : 103