responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني    جلد : 1  صفحه : 850


عطا نزد پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم آمد ، [1] پيامبر بنى عبد المطلب را سفارش كرد از او پذيرايى كنند ، حاطب بن ابى بلتعه ده دينار به او داد كه هنگام بازگشت نامه اى را به مكه ببرد و آنان را از تصميم ورود پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم به مكه باخبر سازد - در حالى كه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم اين راز را پنهان داشته بود كه ناگهانى بر آنان وارد شود - . آن زن نامه را گرفت و در لابلاى موى خود پنهان كرد و رفت . جبرئيل عليه السلام آمد و داستان را براى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم بيان كرد . پيامبر على عليه السلام و زبير و مقداد و عمار وعمر و طلحه و ابومرثد را به دنبال وى فرستاد ، آنان در نقطه اى به نام روضه خاخ به او رسيدند و نامه را طلب كردند . وى انكار كرد و آنان هم پس از وارسى نامه اى با او نديدند . همين كه خواستند بازگردند على عليه السلام فرمود : به خدا سوگند كه نه ما دروغ مى گوييم و نه خبر دروغ به ما داده شده ، و تيغ بركشيد و فرمود : نامه را بيرون آر و اگر نه به خدا سوگند گردنت را مى زنم . زن نامه را از لاى موى خود بيرون آورد . اميرمؤمنان عليه السلام نامه را گرفت و نزد پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم بازگشت . . . [2] 7 - ابن ابى الحديد گويد : صاحب كتاب ( غارات ) روايت كرده كه چون على عليه السلام بر نجاشى [3] حد جارى نمود يمني ها از اين كار به خشم آمدند و يكى از آنان كه به امام عليه السلام از همه نزديكتر بود به نام طارق بن عبد الله بن كعب نهدى



[1] - جريان كامل آن را در ( فروغ ابديت ) ص 709 به بعد ببينيد .
[2] - بحار الانوار 41 / 8 .
[3] - نجاشى شاعرى بود از بنى حارث بن كعب و در جنگ صفين شاعر اهل عراق بود ، على عليه السلام او را دستور داد كه به جنگ شعراى اهل شام مثل كعب بن جعيل و ديگران برود . وى در كوفه شراب خوارى كرد وعلى عليه السلام او را حد زد . وى او ناراحت شد و به معاويه پيوست و اشعارى در هجو على عليه السلام سرود . امام او را هشتاد تازيانه زد سپس بيست ضربه ديگر افزود . وى گفت : اى اميرمؤمنان ، حد را دانستم ، اين زيادى براى چيست ؟ فرمود : براى آن كه بر خدا جرأت كردى و در ماه رمضان افطار نمودى . سپس او را در همان لباسها در برابر مردم به پا داشت . كودكان مى آمدند و صدا مى زدند : ذليل باد نجاشى ، ذليل باد نجاشى . ( شرح نهج البلاغة 4 / 89 ) .

850

نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني    جلد : 1  صفحه : 850
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست