خود صرف ننمودند ) . [1] ( اما تو خمس سرزمينهاى فتح شده را به مروان بخشيدى ، و چه دور است اين كار تو از كار آنها ) !
عبد الله بن خالدبن اسيد صله اى از او خواست و عثمان چهار هزار درهم به او بخشيد . و حكم بن ابى العاص را كه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم از مدينه تبعيد كرده بود وابوبكر و عمر هم او را در تبعيد نگه داشتند عثمان به مدينه بازگرداند و صد هزار درهم نيز به او داد . و قسمتى از يك بازار در مدينه معروف به مهزور را كه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم صدقه عموم مسلمانان ساخته بود عثمان يك جا در اختيار حارث بن حكم برادر مروان بن حكم قرار داد . [2] وفدك را در اختيار مروان گذاشت در حالى كه فاطمه عليها السلام پس از وفات پدرش صلى الله عليه و آله و سلم به ادعاى آن كه فدك ميراث پدر او است و نيز رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم آن در را حيات خود به او بخشيده آن را طلب نمود ولى به او ندادند . و تمام چراگاههاى اطراف مدينه را قرق كرد و تنها رمه هاى بنى اميه را راه مى داد . و همه غنايم فتح افريقيه را كه از طرابلس غرب تا طنجه بود همه را به عبد الله بن ابى سرح بخشيد واحدى را با او شريك نساخت . و دويست هزار از بيت المال به ابوسفيان داد و در روزى كه صد هزار از بيت المال را دستور داد به مروان دهن و دختر خود ام ابان را نيز به همسرى او در آورد .
زيد بن ارقم خزانه دار بيت المال كليدهاى آن را آورد و در برابر عثمان نهاد و

[1] - البته اين نوعى افراط و اغراق گويى درباره آن دو خليفه است ، زيرا گرچه آنان شخصا از اموال بيت المال استفاده نكردند و به ظاهر زاهدانه مى زيستند اما پايه گذار تبعيض در تقسيم بيت المال و نيز روى كار آوردن بنى اميه بودند . عمر بود كه عرب را بر عجم و قريش را بر غير قريش و . . . ترجيح داد و با زمينه سازى براى به قدرت رسيدن عثمان مقدمه اين همه جنايتها و خيانتها را فراهم كرد . ( م )
[2] - در ( معجم البلدان ) گويد : وادى مهزور ومذينب دو دره اى بوده اند كه آب باران در آنها جارى مى شد . وابوعبيده گفته است . مهزور وادى قريظه است .

807