نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني جلد : 1 صفحه : 695
رسيد ) . [1] ويراستار كتاب ( كفاية الطالب ) گويد : ابن تغرى بردى از اين فاجعه شادمان شده و به افتخار گويد : ( عوام دمشق و مردم آنجا از اين حادثه بسيار شادمان شدند وفخرالدين محمد بن يوسف بن محمد گنجى را در جامع دمشق كشتند . اين مرد از اهل علم بود ولى در او شرى نهفته بود و رافضى خبيثى بود و با مغولان سازش داشت ) . [2] 5 - نصربن على ازدى جهضمى : عسقلانى گويد : ابن ابى حاتم گفته است : از پدرم درباره نصربن على وأبى حفص صيرفى پرسيدم ، گفت : نصر محبوب تر و موثق تر و حافظ تر از ابى حفص است . گفتم : درباره نصر چه گويى ؟ گفت : ثقه است . ابو على بن صواف از عبد الله بن احمد حكايت كرده كه چون نصربن على اين حديث را خواند : ( رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم دست حسن و حسين را گرفت و فرمود : هر كه مرا و اين دو را و پدر و مادر آنها را دوست بدارد در روز قيامت در درجه من خواهد بود ) ، متوكل دستور داد او را هزار تازيانه بزنند ، جعفر بن عبد الواحد با متوكل صحبت كرد و آن قدر در گوش او خواند كه اين مرد از اهل سنت است تا متوكل او را رها كرد . [3] 6 - على بن رباح : عسقلانى گويد : ابن سعد او را در طبقه دوم از اهل مصر ياد كرده و گفته ثقه است . . . وابن حبان نيز او را در زمره ثقات آورده ، با اين حال ليث گويد : على بن رباح مى گفت : من حلال نمى كنم كسى را كه مرا ( على ) نامد ،
[1] - تذكرة الحفاظ 4 / 1441 . [2] - مقدمه كتاب به نقل از ( النجوم الزاهرة ) 6 / 80 . [3] - تهذيب التهذيب 10 / 430 . و اين حكايت به خوبى مى رساند كه دوستى خمسه طيبه عليهم السلام جرم شمرده مى شده و تنها راه نجات از چنگال آن خبيث ، سنى بودن است .
695
نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني جلد : 1 صفحه : 695