نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني جلد : 1 صفحه : 42
بيمار ، پول دار باشد يا بى پول ، لازم است و رخصتى در ترك آن نيست . [1] 5 ) سلمان فارسى رضى الله عنه گويد : نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم بوديم كه عربى بيابانى از قبيله بنى عامر آمد ، ايستاد ، سلام كرد و گفت : اى رسول خدا ، فرستاده شما آمد ما را به اسلام فرا خواند ، ما اسلام آورديم . سپس ما را به نماز و روزه و جهاد فرا خواند ، آنها را كارهاى نيكو و پسنديده اى ديديم ( و عمل كرديم ) ، آن گاه ما را از زنا ، دزدى ، غيبت و ناشايست باز داشتى و ما باز ايستاديم ، اينك فرستاده شما گويد بر ما لازم است كه دامادت على بن ابى طالب را دوست بداريم ! راز اين چيست در حالى كه آن را عبادت نمى دانيم ؟ رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : به جهت پنج خصلت : 1 ) در روز بدر پس از جنگ نشسته بودم كه جبرئيل عليه السلام فرود آمد و گفت : خداوند تو را سلام مى رساند و مى فرمايد : امروز به وجود على بر فرشتگانم مباهات كردم آن گاه كه ( الله اكبر ) گويان ميان صفها مى گشت و فرشتگان هم با او تكبير مى گفتند . به عزت و جلالم سوگند كه دوستى او را جز در دل كسى كه دوستش مى دارم ، و دشمنى او را جز در دل كسى كه دشمنش مى دارم نمى اندازم . 2 ) من در روز احد پس از فراغ از دفن عمويم حمزه نشسته بودم كه جبرئيل نزد من آمد و گفت : اى محمد ، خداوند مى فرمايد : من نماز را واجب كردم و آن را از بيمار ( يعنى زن در حال حيض و نفاس ) برداشتم ، روزه را واجب نمودم و آن را از بيمار و مسافر برداشتم ، حج را واجب ساختم و آن را از تهيدست بينوا برداشتم ، زكات را واجب ساختم و آن را از كسى كه مالش به حد نصاب نرسيده برداشتم ، و دوستى على بن ابى طالب را قرار كردم و هيچ رخصتى در ترك آن