نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني جلد : 1 صفحه : 121
در حضور ميكائيل و جبرئيل وصرصائيل فاطمه را به همسرى على در آورد . در اين حال پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم به پشت شانه صرصائيل نگريست ، ديد بر آن نوشته است : ( لا إله ا لا الله ، محمد رسول الله ، على مقيم الحجة ( على برپا دارنده حجت خداست ) . پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : اى صرصائيل ، چند گاه است كه اين مطلب بر پشت شانه تو نوشته شده ؟ گفت : دوازده هزار سال پيش از آن كه خداوند دنيا را بيافريند . [1] 10 - رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به على بن ابى طالب عليه السلام فرمود : اى ابو الحسن ، با خورشيد سخن بگو كه او با تو سخن خواهد گفت . على عليه السلام فرمود : سلام بر تو اى بنده فرمانبر خدا ! خورشيد گفت : و سلام بر تو اى امير مؤمنان و پيشواى متقيان ، و پيشاهنگ سپيد چهرگان ! اى على ، تو و شيعيانت در بهشت خواهيد بود . اى على ! نخستين كسى كه زمين دهان گشايد و او سر بر آورد محمد است و سپس تو ، و نخستين كسى كه زنده مى شود محمد است و سپس تو ، و نخستين كسى كه جامه در بر او كنند محمد است و سپس تو . على عليه السلام با چشم گريان براى خدا به سجده افتاد . پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم رو به او كرد و فرمود : اى برادر و وصى من ، سر بردار كه خداوند به تو بر اهل آسمانها افتخار ورزيد . [2] 11 - على عليه السلام فرمود : حسن و حسين در نزد پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم بازى مى كردند تا بيشتر شب گذشت ، آن گاه به آنان فرمود : برويد نزد مادرتان . پس برقى جهيد و همين طور براى آنها نور افشان بود تا بر مادرشان فاطمه عليها السلام وارد شدند و پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم به آن برق مى نگريست ، و فرمود : سپاس خداى را كه ما خاندان را گرامى داشت . [3]