نكرده‌ام ، و او را به چيزهايى گرفتار مىكنم ، كه خير او در آنهاست ، و به او عافيت نمىدهم ، مگر خير او در آن باشد ، و من به مصلحت بنده‌ام داناترم ، پس بايد بر بلاى من صبر كند ، و شكر نعمتهايم را به جا آورد ، و اگر اوامر مرا اطاعت نمود ، و به مقتضاى رضايت من عمل كرد ، مسلما او را جزء صديقان خواهم نوشت .
از حضرت امير عليه السّلام روايت است كه خداى متعال مىفرمايد : اى بندگان من ، مصلحتها را به من نياموزيد ، ( و نگوييد اگر خدا اين كار را مىكرد بهتر مىبود ) زيرا من به مصالح شما ، از خود شما داناترم و در عطاى چيزى كه مصلحت شما در آن باشد ، بخل نمىورزم .
پيامبر خاتم صلَّى الله عليه و آله و سلم فرمودند : اى مردم ! شما چون بيماريد ، و خدا طبيب ، شماست و مصلحت بيمار در دستور طبيب است ، نه در آنچه دل بيمار مىطلبد ، پس آگاه باشيد ، و خود را به خداوند تسليم نماييد ، تا از رستگاران گرديد . [1] حضرت صادق آل محمد صلَّى الله عليه و آله و سلم فرمود : چه زيباست كار مؤمن ، كه خدا در بارهء وى حكمى صادر نمىفرمايد ، مگر اينكه خير او در آن است ، چنان كه اگر با مقراض قطعه قطعه گردد ، خير و صلاح اوست ، و اگر هم شرق و غرب را به دست آورد ، خير اوست . [2] به ستمديده بگو كه نفرين تو را در حق ستمكار مىپذيرم ، اما در صورت تأخير ، مصلحتهايى در آن نهفته است كه از نظر تو پنهان است ، و برخى از

[1] قال النبى صلَّى اللَّه عليه و آله و سلم : يا عباد اللَّه انتم كالمرضى و ربّ العالمين كالطبيب فصلاح المرضى فيما يعلمه الطبيب و يدّبره لا فيما يشتهيه المريض و يقترحه الا فسلَّموالله امره تكونوا من الفائزين .
[2] قال الصادق عليه السّلام : عجبت للمؤمن لا يقضى اللَّه بقضاء الَّا كان خيرا له و ان قرض بالمقاريض كان خيرا له و ان ملك مشارق الارض و مقاربها كان خيرا له .

410