نام کتاب : إرشاد القلوب ( فارسي ) نویسنده : الحسن بن محمد الديلمي جلد : 1 صفحه : 375
فرمود : همهء آن پند و موعظه بوده كه برخى از فرازهايش چنين است : اى پادشاه مغرور ، من تو را بر مردم سلطه ندادم كه اموال دنيا جمع كنى ، بلكه تو را قدرت دادم تا شكايت مظلومان را از درگاه من بازدارى و نالههايش را كوتاه كنى و به فريادشان برسى و من از ستم كه بر كسى برود و لو كافر و فاجر باشد ، نخواهم گذشت و من به كفر كافر و فسق فاجر نظر ندارم ، زيرا كفر و فسق به خودشان زيان مىرساند . [1] و برخى ديگر چنين است : سزاوار است ، خردمندى كه مغلوب هواى نفس نشده باشد ، شب و روز خود را به چهار قسمت تقسيم نمايد ، در يك قسمت به حسابرسى نفس خود بپردازد تا ببيند در شب و روز چه كارهاى خوب و بدى انجام داده است . در يك قسمت هم با برادران و دوستان خلوت كند ( به رتق و فتق امورشان اشتغال ورزد ) . قسمت آخر را هم صرف لذّتهاى حلال كند و به تهيّهء خوراك و امثال آن مشغول گردد . و سزاوار نيست كه خردمند به سفر برود مگر براى سه چيز : اصلاح امور دنيا ( و كسب و تجارت ) و اصلاح امور معاد ( مثل تحصيل و سفر حج ) و كسب لذّت حلال و غير حرام ، ( مثل سياحت و جهانگردى و غيره ) . و لازم است كه فرمود عاقل ، اوضاع و احوال زمان خود را بشناسد و موقعيّت خود را درك نمايد و زبان را از بيهودهگويى حفظ كند ، و اگر كسى سخن را كار به حساب بياورد ، گفتارش كم مىگردد ( يعنى آن را عمل حرام بداند مثل
[1] علَّامه شعرانى : كفر و گناه او به خود او اثر مىگذارد ، و در دعايش بر ضد سلطان اثر ندارد .
375
نام کتاب : إرشاد القلوب ( فارسي ) نویسنده : الحسن بن محمد الديلمي جلد : 1 صفحه : 375