نام کتاب : إرشاد القلوب ( فارسي ) نویسنده : الحسن بن محمد الديلمي جلد : 1 صفحه : 226
نمىخوابند پس آنان مردان برگزيده و خوبانند ، اما تو چطور ؟ در شب چون مرده و در روز به بازيچه سرگرمى ، و براى خوابيدن و ترك عبادت در شب عذرهاى دروغ براى خود مىتراشى ، و با خود مىگويى قوايم كم است ، و به خاطر كار روزانه خستهام ، بيمارم و سرم درد مىكند گاهى سردى هوا را در زمستان بهانه مىكنى و در تابستان گرمى آن را در حالى كه همهء اينها عذرهايى دروغ است اگر چنانچه سلطانى يك دينار به تو بدهد و يا لباسى بر تو بپوشاند ، و امر كند كه شب را بر در خانهاش بيدار بمانى و از او حراست كنى ، اين كار را خواهى كرد بلكه اگر بگويد : سلاح را برگير و همراه من حركت كن و با دشمنم بجنگ ، جان عزيزت را در راهش فدا مىكنى و خود را به كشتن مىدهى . چه بسيارند كسانى كه درهمى را مزد مىستانند و از كشت و زرع و ميوه و باغ ديگرى حراست مىكنند و همهء شب را در سرما و گرماى شديد به پاسبانى مىگذرانند . و اگر تو براى امور دنيوى ، مجبور به سفر شوى ، همهء شب را در راه آن به بيدارى سپرى مىسازى و متاع خود را حفظ مىكنى ولى در راه عبادت خدا ، به آن عذرهاى دروغين متوسل مىشوى پس بدان كه اين مسأله بر دروغگويى و ضعف يقين و ايمانت ، نسبت به وعدهاى كه خدا به عبادتكنندگان داده ، دلالت دارد و در اين كار ، از نفس اماره ، پيروى كردهاى و شيطان را اطاعت نمودهاى ، در حالى كه خدا تو را از فريب او بر حذر داشته و فرموده : * ( إِنَّ الشَّيْطانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوه عَدُوًّا إِنَّما يَدْعُوا حِزْبَه لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحابِ السَّعِيرِ ) * [1]