كردم دنيا را در يك حالت و غرور و باطلى . 5 - و دورانى از عمر خويش را بخوشيهاى كوتاه ناپايدار دنيا تباه كردم . و نيز ديگرى گفته : < شعر > و انّ امرء دنياه اكبر همّه لمستمسك منها بحبل غرور طلبتك يا دنيا فاعذرت في الطلب و ما نلت الَّا الهمّ و الغمّ و النصب و اسرعت في ذنبى و لم اقض حسرتى هر بت بذنبى ان نفع الهرب و لم ار حظَّا كالقنوع لاهله و أن يحمل الانسان ما عاش في الطلب < / شعر > 1 - و همانا مرديكه بزرگترين همتش دنياست از آن دنيا چنگ بريسمان غرور و فريب ميزند . 2 - اى دنيا ترا خواستم اما تو به من توجهى نكردى و فايده اى جز حزن و اندوه و مشقت از تو نديدم . 3 - و براى بدست آوردن تو تندروى در گناه كردم ولى تو حاجت مرا بر نياوردى و فرار كردم اگر فرار از گناه فايده داشته باشد . 4 - و بهره اى مانند قناعت براى اهل دنيا نديدم در حالتى كه با خود ميبرد انسان آنچه را كه در طلب زندگانيست . و پيغمبر اكرم فرمود : فرمان خدا را مخالفت نكنيد عرضكردند اى رسول خدا اين مخالفت چيست ؟ فرمود : كوشش كردن در آبادى خانه اى كه فرمان خدا بر خرابيش اجرا شده . و حضرت علي بن الحسين اين شعر را ميخواند : < شعر > و من يصحب الدنيا يكن مثل قابض على الماء جاءته فروج الاصابع < / شعر >