نام کتاب : إرشاد القلوب ( فارسي ) نویسنده : الحسن بن محمد الديلمي جلد : 1 صفحه : 373
بگو گناهى است كه بزودى مجازاتش خواهد رسيد . بعد نگاه كن در داستان و صفات پيامبران و آنچه كه در شرح حال آنانست از قبيل تنگدستى در زندگى ، اين موسى كليم خداست كه خدا او را براى وحى خود انتخاب كرده آنقدر از علفهاى بيابان بجاى غذا خورد كه از پوست بدنش اثر سبزى آنها پيداست و بدن بر اثر رياضت لاغر و نحيف است . و آنچه كه از خدا خواست هنگامى كه زير سايه ى درخت رفت [1] و عرضكرد « * ( رَبِّ إِنِّي لِما أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ ) * » [2] پروردگار من براى آنچه كه از خير بسوى من فرستادى نيازمندم او را نانى نبود كه بخورد حالش چنين بود كه سبزيهاى زمين را ميخورد و روايت شده كه موسى روزى عرضكرد پروردگارا همانا من گرسنهام خطاب رسيد من بگرسنگى تو آگاهم عرضكرد پروردگارا مرا غذا بده فرمود تا اراده ى من كى تعلق بگيرد بغذا دادن تو . و روايت شده وحى بموسى رسيد كه اى موسى فقير و بينوا كسى است كه مانند من روزى رسانى نداشته باشد ، مريض آن كس باشد كه پزشك و طبيبى مانند من نداشته باشد ، غريب و دور از وطن آن كس باشد كه مانند من مونس و دوستى نداشته باشد . اى موسى خوشنود شو به تكه اى از نان جو كه جلو گرسنگى
[1] اشاره بوقتى است كه براى دختران شعيب در مدين آب كشيد و خسته شد سپس رفت در سايه اى نشست در حالتى كه گرسنه بود از خدا چيزى خواست كه سد جوع كند - مترجم . [2] قصص 24 .
373
نام کتاب : إرشاد القلوب ( فارسي ) نویسنده : الحسن بن محمد الديلمي جلد : 1 صفحه : 373