نام کتاب : إرشاد القلوب ( فارسي ) نویسنده : الحسن بن محمد الديلمي جلد : 1 صفحه : 219
و نيز بحضرت رسول گفته شده كه فلانى شب را خوابيد تا اينكه صبح شد فرمود : اين مرديست كه شيطان در گوشش ادرار كرده از خواب بيدار نخواهد شد و بعضى از پارسايان چنين بود كه تمام شبش را نماز ميخواند و چون سحر ميرسيد چنين ميگفت : < شعر > الا يا عين ويحك و اسعدينى بطول الدّمع في ظلم اللَّيالي لعلك في القيمة ان تفوزي بحور العين في قصر اللَّئالى < / شعر > اى ديدگان واى بر تو مرا خوشبخت كنيد به سبب ريختن اشك در دلهاى شب تار . شايد تو در روز قيامت بهره اى ببرى در كاخهاى بهشتى از حوريان آنجا . و بعضى از مردان خدا گفته در خواب ديدم كه گويا در كنار نهرى باشم كه عطر از آن جاريست و در اطراف آن نهر درختانى از لؤلؤ و نيستانى از طلا ناگاه كنيزانى آرايش كرده كه لباسهائى از سندس بهشتى پوشيده بودند ديدم گويا كه صورتشان ماه شب چهارده بود و آن كنيزان « سبحان المسبّح بكلّ لسان سبحانه سبحان الموجود في كلّ مكان سبحانه سبحان الدّائم في كل الازمان سبحانه » ميخواندند . به آنها گفتم : شما چكارهايد ؟ پس اين شعر را گفتند : < شعر > ( ذرأنا اله النّاس ربّ محمّد لقوم على الاطراف بالليل قوّم ( يناجون رب العالمين الههم و تسرى همول القوم و النّاس نوّم < / شعر > آفريده است ما را خداى محمّد براى كسانى كه شب زنده دارى ميكنند .
219
نام کتاب : إرشاد القلوب ( فارسي ) نویسنده : الحسن بن محمد الديلمي جلد : 1 صفحه : 219