responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه رسائل ( فارسي ) نویسنده : السيد عبد الحسين اللاري    جلد : 1  صفحه : 392


مرقومه و السلام عليكم و رحمة الله التماس دعا دارم اين چند كلمه در حال تب و ناتوانى را بر سبيل تذكر و يادآورى قلمى نمودم .
سؤال صد و سيزده : بعضى از قباله جات غير شرعى مانند ربا گرفتن و حمليه نمودن از حاكم ولايت نزد اين عاصى مىآورند كه مهر بنما و شهادتى خودت را بنويس اين عاصى از خوف و واهمه از سبب هتك حرمت خود لا علاج مهرى مىزنم و شهادتى خود مىنويسم بفرماييد كه اين عاصى در اين كار آثم و گناه كار هست يا نه هر گاه مستحق عذاب باشد هجرت كردن در چنين ولايتى و به جاى ديگر رفتن واجب است يا الَّا فلا . اين عاصى در هيچ وقت از اوقات به جايى نرفته غير از شش دفعه كه در سفر عتبات عاليات عرش درجات رفته هر گاه راه به جايى نمىبرده برود در ولايت اهل خلاف توقف نمايد درست است در ولايت اهل خلاف توقف كردن صحيح نيست بفرماييد اين عاصى چه خاكى بر سر خود بنمايد عمرى كه چنين بود حرام است مرگ است كه زندگيش منت . البته حكم اين بفرماييد كه شب و روز در بيم و هراس و خوف هستم خداوند رحمى نمايد .
جواب : جواب مذهب مشهور و منصور بر جواز تكليف ما لا يطاق است در صورتى كه فاعل مختار كالمتوسط في الارض المغصوبة بحيث يعاقب على الخروج المأمور به و شارب المسكر حيث يعاقب على ما يفوته حال السكر چه او به اختيار زكاة به ظلمه نمايد تا آن كه ملجأ و مقهور شود بخلاف شرع و توقعات ايشان مثل معروف نه شير شتر نه ديدار عرب اين است كه حق تعالى مىفرمايد * ( فَلا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ) * .

392

نام کتاب : مجموعه رسائل ( فارسي ) نویسنده : السيد عبد الحسين اللاري    جلد : 1  صفحه : 392
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست