گفت : رجس ، شك در وجود خداست . [ همان كتاب 3 / 413 ] در گزارش احوال « عطيّة » نوشته است ، « اسماعيلى » او را در شمار صحابه رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله ياد كرده و به اسناد خود ، از « ابو عرفه عمير » از « عطيه » روايت كرده است كه گفت : در يكى از اوقات ، حضرت فاطمه عليها السّلام بحضور رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله شرفياب شد ، حلوائى كه تهيه كرده بود را نزد پيغمبر اكرم صلَّى اللَّه عليه و آله گذاشت ، همان زمان حسن و حسين عليهما السّلام هم حضور داشتند . رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله حضرت على عليه السّلام را بحضور طلبيدند . اهل بيت از آن حلوا تناول كردند پس از فراغت از تناول حلوا ، رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله همان سفرهاى را كه در آن غذا تناول مىكردند ، روى سر آنان افكند و فرمود : پروردگارا ! اينان اهل بيت من هستند . پليدى را از آنها دور كن و آنها را آنچنان كه شايسته است پاكيزه گردان . از « امّ سلمه » شنيدم گفت : يا رسول اللَّه ! آيا من هم ، از ايشان مىباشم ؟ فرمود : تو از خير برخوردارى ! « ابن حجر » در [ الاصابه 4 / 247 ] اين حديث را روايت كرده است . [ مشكل الآثار 1 / 332 ] به سند خود ، از « امّ سلمه » روايت كرده است كه گفت : « آيه تطهير » در حق رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله ، على ، فاطمه و حسنين عليهم السّلام نازل شده است . [ همان كتاب 1 / 333 ] به سند خود ، از « امّ سلمه » روايت كرده است كه « آيه تطهير » در خانه من و در حق هفت تن : « جبرئيل » ، « ميكائيل » ، رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله ، على ، فاطمه و حسنين عليهم السّلام نازل شده و مرا از اهل بيت بشمار نياورده است . [ همان كتاب 1 / 332 ] به سند خود ، از « عامر بن سعد » از پدرش روايت كرده است ، هنگامى كه « آيه تطهير » نازل شد ، رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله ، حضرت على و فاطمه و حسن و حسين عليهم السّلام را بحضور طلبيد و فرمود : پروردگارا ! اينان اهل بيت من هستند .