اختلافى در الفاظ آن ، آورده است . [ طبقات ابن سعد 1 / قسم 1 / 115 ] به سند خود ، از « ابن عبّاس » روايت كرده است كه گفت : در يكى از روزها ، گروهى از سرشناسان يهود ، حضور رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله شرفياب شده و گفتند : يا ابا القاسم ! اكنون ، چند پرسش از تو داريم كه جز پيغمبر خدا ، ديگرى از پاسخ آنها ، عاجز و درمانده است ! رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله فرمود : هر پرسشى كه داريد مطرح كنيد و همان تعهد را پس از ارائه پاسخ ، بپذيريد كه حضرت يعقوب به فرزندانش ، پيشنهاد كرده بود و آن اينست ، در صورتى كه من به پرسشهاى شما ، درست پاسخ دهم و حقيقت آنها را براى شما معلوم دارم ، آئين مرا قبول كنيد و از من تبعيت نمائيد . يهوديان گفتند : حكم آن است كه شما فرموديد . پيغمبر اكرم صلَّى اللَّه عليه و آله فرمود : سؤالهاى خود را مطرح نماييد . يهوديان گفتند : سؤال ما از چهار موضوع است ، به اين شرح ؛ سؤال اوّل : كدام خوراكى بود كه بنى اسرائيل پيش از نزول تورات ، بر خود حرام كرده بود ؟ سؤال دوّم : چگونگى نطفهء زن نسبت به نطفهء مرد را توضيح دهيد ؟ همچنين بگوئيد كه نطفه چگونه پسر و چگونه دختر مىشود ؟ سؤال سوّم : پيغمبر « امّى » در خواب چگونه است ؟ سؤال چهارم : كدام يك از فرشتگان ، دوست شفيق اين پيغمبر است ؟ پيغمبر صلَّى اللَّه عليه و آله ، بار ديگر تجديد قرار داد كرد و فرمود : با خدا معاهده بنديد كه هر گاه پاسخ شما را آن چنانكه بايد و شايد ، ارائه نمايم ، از من پيروى كنيد و آئين مرا بپذيريد . آنان معاهده كردند كه به قرارداد فيمابين ، با توجّه به درستى پاسخ ، عمل نمايند . رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله فرمود : سوگند مىدهم شما را به خدائى كه تورات را بر