اسلام ، به سند خود ، از « جابر بن عبد الله » رضى اللَّه عنه روايت كرده است ، در روز « حديبيّه » ، تشنگى بر مردم روى آورد و در همان هنگام ، دلو كوچكى از پوست ، در حضور مبارك حضرت بود ، همراهان به سوى آن دلو بسيج شدند ، پيغمبر پرسيد : علَّت هجوم شما بسوى اين دلو چيست ؟ در پاسخ گفتند : آبى در اختيار نداريم كه با آن ، وضو بگيريم و رفع تشنگى نمائيم و آبى كه حاضر داريم همان است كه در ميان اين دلو پوستى است . پيغمبر اكرم صلَّى اللَّه عليه و آله بلافاصله ، دست مباركش را در ميان آن دلو فرو برد ، ناگهان آب از ميان انگشتانش مانند چشمهء جوشان ، جارى گشت در اين موقع ، همگى از آن آب آشاميديم و وضو گرفتيم . - راوى گويد - از وى پرسيدم : در آن روز چند تن در حضور پيغمبر اكرم صلَّى اللَّه عليه و آله بوديد ؟ « جابر » در پاسخ گفت : اگر صدهزار تن هم بوديم ، آن آب ، همگى ما را كفايت مىكرد ! ليكن در آن روز ، ما صد و پانزده تن بوديم . [ مسند احمد حنبل 3 / 375 ] به سند خود ، از « جابر بن عبد الله » روايت كرده است ، در يكى از مسافرتها ، در ركاب رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله بوديم ، هنگام نماز فرا رسيد ، رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله خطاب به حاضران فرمود : آيا در ميان شما كسى هست كه آب براى وضو داشته باشد ؟ مردى كه مقدارى آب همراه داشت ، بحضور مبارك شرفياب گرديد ، حضرت فرمود : آب را در ميان ظرفى بريزد ، رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله با آن آب وضو گرفت و همراهان از فرصت استفاده كرده از باقيمانده آن آب ، وضو گرفته و مىگفتند : تنها مواضع وضو را مسح كنيد و به همين مقدار اكتفا نمائيد ، پيغمبر اكرم صلَّى اللَّه عليه و آله سخن آنها را شنيد ، فرمود : آرام گيريد و شتاب نكنيد . سپس رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله دست مبارك را در ميان آن ظرف فرو برد و فرمود : « وضوى كامل » بگيريد و به مسح تنها اكتفا ننمائيد . « جابر » كه در آن هنگام ، نابينا بود ، گفت : به خدائى كه مرا نابينا آفريده