أغضبني " [1] . و در صحيح مسلم روايت كرده به يك طريق كه رسول خداى فرموده درباره او " ابنتي بضعة مني يريبني ما رابها ويؤذيني ما آذاها " [2] . و در صحيح ترمذى حديث كرده كه نبى فرمود " انما فاطمة بضعة مني يؤذيني ما آذاها وينضبني ما أنضبها ، و در نسخه ينضيني ما أنضاها " [3] . محصل مضمون اين اخبار كه از اين سه صحيح - كه حال تأليف از صحاح سته حاضر بود - بلا واسطه استخراج كردم آنست كه فاطمه پاره تن من است غضب او غضب من است ، و اذيت او اذيت من ، وتعب او تعب من ، و رنجورى او رنجورى من است . هم در صحيح بخارى در باب غزوة خيبر است كه عايشه مىگويد فاطمه دختر پيغمبر كس فرستاد بسوى ابوبكر كه طلب ميراث رسول كند از آنچه از فئ مدينه وفدك و بقيه خمس خيبر داشت . ابوبكر گفت : رسول خدا فرمود " لا نورث ما تركناه صدقة انما يأكل آل محمد في هذا الما " سوگند با خداى تغيير نمىدهم چيزى از صدقه رسول را از حالى كه در عهد رسول داشت ، و عمل مىكنم در او به عمل رسول خداى ، پس ابا كرد ابو بكر از اينكه برگرداند به فاطمه چيزى از آنها را ، پس غضبناك شد فاطمه بر ابوبكر در آنكار ، و ترك كرد او را و با او سخن نگفت تا وفات كرد ، و شش ماه بعد از رسول بزيست ، و چون وفات كرد شوهرش شب او را دفن كرد ، وابوبكر را به جنازه خبر نداد ، و خود نماز گذاشت
[1] صحيح بخارى باب مناقب قرابة رسول الله ومنقبة فاطمة بنت محمد ( ص ) ج 5 / 21 ، 29 ط منيرية بمصر . [2] صحيح مسلم : 7 / 140 ط محمد صبيح . [3] صحيح ترمذى : 13 / 246 ط الصاوى بمصر .