حديث نهم - شهادت يهود از كتب سماويه :
شيخ منتجب الدين مذكور در كتاب ( اربعين ) سند به عبد الله بن خالد بن سعيد بن العاص مىرساند كه با امير المؤمنين عليه السلام بوديم در وقتى كه از كوفه بيرون آمده بود كه عبور كرد بر زمين معروف به نخله كه در دو فرسخى كوفه است ، پنجاه نفر از يهود بيرون آمدند و گفتند على بن ابيطالب امام توئى ؟ فرمود بلى منم ، گفتند مكتوب است در كتب ما كه سنگى است كه اسم شش پيغمبر بر او نوشته شده ، و اينك ما در جستجوى اوئيم و نمى يابيم اگر تو امامى پيدا كن آن صخره را براى ما فرمود : از پى من بيايد ، عبد الله بن خالد گويد آن جماعت از پى امير المؤمنين عليه السلام آمدند تا با آن جناب رسيدگى به حال آن صحرا كردند ، و كوهى عظيم از رمل يافتند ، به باد فرمود كه اى باد اين را بكن وبپراكن از روى صخره به حق اسم الله الاعظم ، ساعتى نگذشت كه ريگ بركنده و پراكنده شد و سنگ ظاهر شد ، فرمود اين صخره شما است ، گفتن آن صخره بر او اسماء شش پيغمبر بود آنچه ما شنيده ايم و ديده ايم در كتب خود ، و نمى بينيم آن اسم ها را بر او .
فرمود آن اسم ها بر روى ديگر است كه بر زمين است برگردانيد ، پس مجمتع شدند هزار مرد كه احضار شده بودند در آن مكان بر آن سنگ و قدرت بر قلب او نيافتند ، فرمود دور رويد و دست دراز كرد و برگرداند او را ، و بر او يافتند اسم شش نفر از انبياء صاحب شريعت : آدم ، ونوح ، وابراهيم ، و موسى ، وعيسى ، و محمد عليهم السلام ، آنگاه آن جماعت گفتند " نشهد أن لا إله الا الله وان محمدا رسول الله ، وانك امير المؤمنين و سيد الوصيين ، وحجة الله في أرضه " هر كه بشناسد تو را ناجى است ، و هر كه مخالفت كند ضال وغاوى و در جهنم افتاده است ، بزرگتر است مناقب تو از تحديد ، و بيشتر است آثار نعمت تو از شماره

190