نام کتاب : چكيده انديشهها ( فارسي ) نویسنده : الدكتور محمد التيجاني جلد : 1 صفحه : 17
پس از اين به مساجد مختلف جهت سخنرانى دعوت مىشدم و كلاسهاى درسم رونقى پيدا كرده ، آوازه ام از شهر خودم فراتر رفته بود ، در اين ميان برخى طريقتهاى صوفيانه سعى در جذب من نمودند و مرا به جلسات خود كشاندند . اينجا بود كه ميان دو خط متناقض متحير و گرفتار شده بودم : - يكى آئين " صوفيان " وتوسل به " شيخ " . - و ديگرى آئين " وهابيت " كه اين توسلها را شرك مىداند . سفر موفقيت آميز در يك تعطيلات تابستانى جهت ملاقاتى با برخى دوستان سفرى طولانى به " ليبى " و " مصر " و " لبنان " و " سوريه " و " اردن " و " عربستان " را آغاز كردم ، پس از چند روز اقامت در " ليبى " به " مصر " رفتم و با " شيخ عبدالباسط عبد الصمد " و برخى علماى " الأزهر " ملاقات نمودم ، آنها از هوش من و توانم در حفظ آيات و روايات تعجب مىكردند و به سخنرانى دعوتم نمودند و به من پيشنهاد اقامت در " الأزهر " را دادند ، به علاوه موفق به ديدار پيراهن و آثار ديگرى از پيامبر ( صلى الله عليه وآله ) گشتم كه آنها را به هر كس نشان نمىدهند . آنگاه براى رفتن به " بيروت " سوار كشتى شدم ، در درون كشتى با يك استاد دانشگاه عراقى به نام " منعم " آشنا شدم ، با هم از
17
نام کتاب : چكيده انديشهها ( فارسي ) نویسنده : الدكتور محمد التيجاني جلد : 1 صفحه : 17