نام کتاب : قاموس قرآن ( فارسي ) نویسنده : سيد علي اكبر قرشي جلد : 0 صفحه : 5
ابن مسعود و بنقلى عبيده گويد ، آنحضرت روزى به من گفت : بر من قرآن بخوان گفتم براى تو با آنكه بر تو نازل شده ؟ ! فرمود دوست دارم از ديگرى بشنوم ، سورهء نساء را آغاز كردم و همين كه بآيهء * ( « فَكَيْفَ إِذا جِئْنا مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَجِئْنا بِكَ عَلى هؤُلاءِ شَهِيداً » ) * [1] رسيدم سر بلند كردم . . . ديدم اشك چشمانش جارى است [2] بنزد وى دانستن قرآن اعتبار داشت ، كسانى كه در قرائت و حفظ قرآن پيش بودند مورد نظر بودند . روزى جمعى را بسفرى ميفرستاد از آنها پرسيد چقدر قرآن ميدانيد ؟ يكى كه از همه جوانتر بود گفت : من فلان و فلان و سورهء بقره را ميدانم فرمود : برويد امير شما اين است . گفتند او از همه كم سالتر است ! فرمود : او سورهء بقره را ميداند [3] مصعب بن عمير قرشى شهيد « جنگ احد » بروزگار جوانى سر پرستى مسلمانان مدينه را پيش از هجرت به عهده گرفت و زمينه را براى هجرت هموار كرد ، اين مأموريت بزرگ در اثر دانستن قرآن بود [4] هر يك از صحابه قسمتى از قرآن را حفظ كرده بودند ولى باتفاق مسلمين على بن ابى طالب صلوات الله عليه تمام قرآن را در عهد آنحضرت از برداشت و او در اين عمل يگانه بود [5] گفتهاند : ابن مسعود و ابىّ بن كعب و معاذ بن جبل همهء قرآن را آموخته بودند ولى نگفتهاند كه همهء آن را از بر داشتند . دو چيز را بيشتر سفارش ميكرد و آن دو را بس مهمّ ميخواند : قرآن و اهل بيت . ميفرمود : دو چيز وزين و پر ارزش در ميان شما ميگذارم كتاب
[1] نساء : 41 [2] صحيح مسلم ج 1 ض 320 [3] مجمع البيان فضل سورهء بقره [4] تحفة الاحباب [5] مقدمهء نهج البلاغهء ابن ابى الحديد ضمن فضائل على عليه السلام
مقدمه 3
نام کتاب : قاموس قرآن ( فارسي ) نویسنده : سيد علي اكبر قرشي جلد : 0 صفحه : 5