محمد رضا بن إسماعيل بن جمال الدين قمى مشهدي ، با آن همه آثار وخصوصا تفسير مورد نظر ونيز معاصر وحاضر در زمان مؤلفين آن دو كتاب ، يادى نشده است ؟
در صورت عدم صحت اتحاد اين دو شخص ، آثاري مانند « إنجاح المطالب » « تفسير تبيان سليمانى » ، « جواب اعتراضات علماء ما وراء النهر على الشيعة » ، « معاد وحشر أجساد » و « رسالهاى در وجود » ، از مفسر ما نبايد باشد .
بررسى قول چهارم ( زنده بودن مفسر تا فتنه افغان ، در أصفهان ) :
الف - قائل اين قول يك مأخذ بيش نيست ( مجله تراثنا ) . وآنهم آخرين وجديدترين ترجمه أيست كه براي مفسر نگاشته شده است . وبا توجه باينكه در هيچ مأخذى از مآخذ ترجمه مفسر ، چنين مطلبي نيامده ، بنظر مىرسد كه چنين قولي فقط يك حدس واحتمال باشد . آنهم بر مبناى نقل قول فهرست كتابخانه مركزى دانشگاه ، از منتخب التواريخ ، كه گفته صاحب تفسير « از شاگردان مجلسي وگورش به أصفهان است » [1] .
ب - وأما در مورد آن نقل قول بايد گفت كه صاحب منتخب التواريخ ، يعنى حاج محمد هاشم خراساني ، از صاحب تفسير ، در دو موضع از كتابش ، ياد كرده ، بدون اينكه متذكر يكى بودن ، اين دو فرد باشد :
در صفحهء 641 ، در ضمن « ذكر عرفا وصوفيهء خراسان » مىگويد :
دهم - جناب آقا ميرزا محمد المشهدي الطوسي ، صاحب تفسير كنز