responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير كبير منهج الصادقين في الزام المخالفين ( فارسي ) نویسنده : الملا فتح الله الكاشاني    جلد : 1  صفحه : 448


و تا تو را بر اين حال بينند از پى من نيايند و تفتيش و تفحص من نكنند و من خود را به منزل امن و امان رسانم پس حضرت رسالت صلَّى اللَّه عليه و آله از منزل خود بيرون رفت و أمير المؤمنين عليه السّلام را فرمود كه چون از مكه بيرون روم تو در مكه بعد از من توقف كن و اعلام مردمان نماى كه هر كه او را نزد محمد صلَّى اللَّه عليه و آله امانتى هست بيايد و از من طلب نمايد و هر كه را بر ذمه محمد صلَّى اللَّه عليه و آله و سلَّم دينى هست بيايد و دين خود را از من بستاند و چون ديون مرا ادا كنى و امانات را باصحاب آن رسانى متوجه مدينه شو با مادر خود كه فاطمه بنت اسد است و با فاطمه بنت زبير بن عبد المطلب پس على مرتضى عليه السّلام بفرمودهء مصطفى صلَّى اللَّه عليه و آله آن برد را بر خود انداخت و قريش در آن شب باتفاق يكديگر احاطه آن سرا و منزل كردند كه آن حضرت از آن بيرون نرود و مقصود خود حاصل كنند پس ايشان در آن شب سنگ بسيار از هر طرف بخوابگاه آن حضرت ميانداختند شاه اوليا عليه السّلام با قلت اعوان باثبات جنان و كمال اطمينان خود را بپروردگار خود سپرد و تسليم نمود اصلا از آن خوابگاه متحرك نميشد و به هيچ وجه اضطراب از آن سرور بظهور نميآمد تا چون صبح بدميد ايشان همه به يك بار هجوم كردند و در آن سراى درآمدند و شمشيرها كشيده بجانب خوابگاه ميل كردند تا دفعة واحده آن تيغها را بر آن حضرت زنند و آن سرور دين را به زخم آن شمشيرها هلاك كنند پس چون بنزديك خوابگاه رسيدند أمير المؤمنين عليه السّلام از جاى خود برخواست و صيحهء عظيمهء بر ايشان زد و بشمشير خود بر ايشان حمله كرد ايشان از آن صيحه و حمله هراسان شدند و بترسيدند و مقدم قريش در آن شب ابو جهل پر جهل بود و خالد بن وليد پليد و حنظلة بن ابى سفيان پس چون صلابت و شجاعت شاه اوليا مشاهده كردند گفتند يا على ما را به تو كارى نيست و مقصود ما پسر عم تو است كه محمد است اكنون بيا و با ما راست بگو كه او بكجا رفت أمير المؤمنين عليه السّلام فرمود كه مضى فى حفظ اللَّه يعنى محمد بهر جا كه تشريف فرموده در امان پروردگار است و از شر شما ايمن است پس ايشان خاسر و خائب و نوميد برگشتند و تدبيرى كه بمعاونت ابليس در قتل پيغمبر كرده بودند باطل و عاطل شد و نتيجهء نداد و حقتعالى حبيب خود را از مكر ايشان نگاه داشت و بر عارف آگاه و طالب قرب حضرت إله مخفى نيست كه نوم حضرت أمير المؤمنين عليه السّلام در فراش سيد المرسلين امر عظيم و مواساة جسيم است و باجماع عقلا هيچ جودى در عالم بشريت اعلى و ارفع از جود على بن ابى طالب عليه السّلام نتواند بود و هيچ بشرى را فوق اين جود ميسر نيست و اين حالت و شرف مقدور كسى نباشد و الجود بالنفس اقصى غاية الجود و بعضى از علما در بعضى از تعليقات خود تصريح كرده‌اند كه استسلام على بن ابى طالب عليه السّلام در آن شب و توطين او نفس نفيس خود را بقتل ابلغ و اعلاست و اتم از استسلام و انقياد اسماعيل على نبينا و عليه السّلام خود را از براى ذبح در دست پدرش ابراهيم خليل عليه السّلام زيرا كه او اميدوار بود بشفقت پدرى و مرحمتى كه پدر را نسبت

نام کتاب : تفسير كبير منهج الصادقين في الزام المخالفين ( فارسي ) نویسنده : الملا فتح الله الكاشاني    جلد : 1  صفحه : 448
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست