نام کتاب : صلة تاريخ الطبري ( دنباله تاريخ طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : عريب بن سعد القرطبي جلد : 1 صفحه : 6934
بر آنها باريدند و يكيشان را كشتند . پيادگان به زشتترين وضعى هزيمت شدند ، در اين وقت سواران در آنها طمع بستند و اين را فرصت شمردند و دربارهء آنها به غلامان اطاقى پيام فرستادند و با ايشان بر نبرد پيادگان اتفاق كردند . ( 129 خبر به محمد بن ياقوت سالار نگهبانى رسيد و دلبستهء انجام اين كار شد و سواران را بدان ترغيب كرد و در اين باره رفت و آمد كرد و آن را استوار داشت و نيز به سواران اشارتى كرد و راى درست را وانمود و تدبير كرد ، بطوريكه به دو گمان نبرند ، كه دانسته بود كه خاطر خليفه از پيادگان خشمگين است به سبب زشتكاريها كه بر ضد وى مىكرده بودند . به روز چهارشنبه ، هشت روز مانده از محرم ، غلامان اطاقى به پيادگان مصافى تاختند و آنها را از مصاف براندند و تير بر آنها باريدند كه به هزيمت برفتند . ابن ياقوت سالار نگهبان بغداد ، غلامان بسيارى را در كشتىها فرستاد و به آنها دستور داد كه هر كه مىخواهد از سمتى سوى سمت ديگر شود او را بكشند و هر ملاحى بر آنها مىگذرد به تيرش بزنند و او را بترسانند . پيادگان را از عبور پل مانع شدند و در تعاقب آنها اصرار كردند ، ميانشان ندا دادند كه نبايد هيچكس از آنها در بغداد بماند . عامه نيز بر ضد آنها كمك دادند . دستها بر آنها گشوده شد و دو كس از آنها فراهم نتوانستند شد . رفتن سوى كوفه و بصره و اهواز براىشان ممنوع شد ، از هر سوى به آنها تاختند و هر كجا بودند محوشان كردند و كس از آنها نماند . سواران با عامه سوى باب عمار رفتند ، جايى كه مقر سياهان بود و آنها را غارت كردند و منزلهاشان را بسوزانيدند كه امان خواستند و بخشش طلبيدند كه كشتن از آنها برداشته شد ، سرانشان بداشته شدند و اضافات آنها لغو شد ابن مقله وزير دربارهء آنها متنى نوشت كه سوى سرداران و عاملان فرستاده شد كه چنين بود : « به نام خداى رحمان رحيم ، « خدايت عزيز بدارد ، كار پيادگان مصافى در حضرت چنان شد كه به تو
6934
نام کتاب : صلة تاريخ الطبري ( دنباله تاريخ طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : عريب بن سعد القرطبي جلد : 1 صفحه : 6934