و نبردى سخت كردند كه سبكرى هزيمت شد و به نزد سلطان آمد و از او كمك خواست ، مونس خادم به فارس فرستاده شد و نزديك پنج هزار از ياران و غلامان به او پيوسته شد . به عاملان كمك اصفهان و اهواز و جبل نوشته شد كه مونس را در كار نبرد ليث بن على كمك كنند . ابن فرات وزير ، محمد بن جعفر عبرتاى را با وى فرستاد و املاك و خراج فارس را به دو سپرد ، سپاهيان به مقرريهاى خويش نيازمند شدند كه محمد بن جعفر بدانها وعده داد ، اما از وعدهء وى رضايت نياوردند و بر او تاختند و اردوگاهش را غارت كردند و ضربتى به دو رسيد . يكى از ياران مونس گويد : يكصد - هزار دينار از او گرفته شد .
( 36 به شب چهار شنبه پنج روز رفته از ربيع الاخر سال نود و هفتم ، ابو العباس محمد - الراضى براى مقتدر زاده شد ، در دير حنينا ، پيش از طلوع فجر .
در ذىحجهء همين سال ، ميان مونس خادم و ليث بن على نبردى بود ، در ناحيهء نوبندجان كه ليث و يارانش هزيمت شدند و مونس ليث را با برادرش اسماعيل و على بن حسين بن درهم و فضل بن عنبر اسير گرفت كه به چنگ وى افتادند و آنها را پيش روى خود به بغداد برد ، ليث را بر فيلى در آوردند و همراهان وى را بر شتران كه انگشتنما بودند و كلاههاى دراز بسر داشتند ، سپس بداشته شدند .
. . .
در همين سال ، كار مردم راه مكه را به ورقاء بن محمد شيبانى سپردند كه زحمت از مردم برداشت و زحمت بدويان را كه در راه كشتار مىكردند و غارت مىكردند از ميان برداشت و اثر ورقاء در آنجا نكو شد و همچنان در آن ناحيه بود تا حجگزاران ، درودگوى و سپاسگزار ، از آنچه وى كرده بود بازگشتند .
در جمادى الاول اين سال ، خبر آمد كه چهار ركن كعبه را آب گرفته ، بسبب سيلهايى كه در مكه آمده بود ، طوافگاه را نيز آب گرفته و آب زمزم بر آمده و سيلى بوده كه به روزگار ديرين و نوين همانند آن ديده نشده بود .
در شوال همين سال ، محمد بن طاهر طاهرى معروف به صناديقى درگذشت و

6811