نام کتاب : تاريخ فقه و فقها ( فارسي ) نویسنده : أبو القاسم گرجي جلد : 1 صفحه : 112
بعد از جنگ جهانى دوم كشورهاى اسلامى بيش از پيش با تمدّنهاى غربى آشنا شدند و اين امر تأثير زيادى بر مسلمانان گذاشت . ارتباط ملل غربى با ملتهاى اسلامى موجب شد تا مسلمانان براى ايجاد سازگارى با مسائل روز جهان در امور شرعى تجديد نظرهايى به عمل آورند . لذا خود را ناچار دانستند در هر مسأله اى رأى مذهبى را برگزينند كه سازگارى بيشترى با اين نوع مسائل داشته باشد ، حتّى برخى از دانشمندان بزرگ ، مانند شيخ شلتوت ، اخذ به مذهب جعفرى را هم أحيانا تجويز كردند با اين كه چنين امرى در گذشته حتّى تصورش هم آسان نبود . دوم آن كه به علَّت پيدايش مسائل مستحدثه ، مانند بيمه ، مسائل مربوط به خانواده ، تساوى حقوق ، مسائل اقتصادى ، معاملات بانكى ( معامله سفته ، ربا و . . ) ، اين فكر در بين دانشمندان قوت گرفت كه بار ديگر باب اجتهاد مفتوح شود و أحيانا با توجه به روح شرع ، ظواهر برخى از نصوص ، مصالح و حتّى مقتضيات زمان و آراى صاحب نظران گذشته ، از نو مسائل شرعى مورد بررسى قرار گيرد و همان گونه كه از برخى اظهارات دانشمندان به دست مىآيد آنها از سدّ باب اجتهاد راضى نبودهاند . فقهاى دورهء ششم 2 - 6 - 2 آخرين دوره در تقسيم بندى ما در اين كتاب به فقهاى عصر حاضر منتهى مىشود . به طورى كه قبلا ذكر شد در اين دوره فقهاى اهل سنّت خود را از قيد مذهب خاص رهانيدند و در هر مسأله اى خود را مجاز دانستند كه به يكى از مذاهب چهارگانه اهل سنّت رجوع كنند و حتّى در زمانهاى اخير برخى از مفتيان انتخاب آراى فقهاى شيعه را نيز مجاز شمردند و پيشرو اين نهضت علمى جامع الازهر در مصر بود . اينك به معرفى برخى از فقيهان اين زمانهاى اخير مىپردازيم : شمس الدين رملى ( 1004 ه ) ، محمد بن أحمد ، فقيه مصر ، صاحب غاية البيان فى شرح زيد ابن رسلان . ( الاعلام ، 6 / 7 ، خلاصة الاثر ، 3 / 342 ، التيمورية ، 3 / 115 ، معجم المطبوعات ، 952 ) سالم سنهورى ( 1015 ه ) ، سالم بن محمد ، مفتى مالكى در مصر ، صاحب حاشية على مختصر الشيخ خليل ( خطى ) . ( الاعلام ، 3 / 72 ، خلاصة الاثر ، 2 / 204 ) شوبرى ( 1069 ه ) ، محمد بن أحمد ، فقيه شافعى از اهل مصر ، صاحب الاجوبة عن الأسئلة فى كرامات الاولياء ( خطى ) ( الاعلام ، 6 / 11 ، خلاصة الأثر ، 3 / 385 ، الكتبخانة ، 1 / 334 )
112
نام کتاب : تاريخ فقه و فقها ( فارسي ) نویسنده : أبو القاسم گرجي جلد : 1 صفحه : 112