به خويشتن آماده شو و در اين باب با همت عمل كن و به ثواب خدا اميدوار باش .
بدان كه وقتى اندرز دراز شود بر شنونده و آنكه به دو سفارش كنند حجت محقق شود .
در همه كارهاى خويش از خدا ترسان باش و از راه حق مرو . » گويد : از پس لختى ابو اسحاق را پيش خواند ، و اين به وقتى بود كه دردش سخت شده بود و حس كرده بود كه فرمان خداى رسيده ، به دو گفت : « اى ابو اسحاق پيمان و قرار خدا و تعهد پيمبر خدا صلى الله عليه و سلم به گردن تو كه حق خداى را ميان بندگان وى بپادارى و اطاعت وى را بر معصيت مرجح دارى كه من اين كار را از ديگرى به تو انتقال دادم . » گفت : « خدايا ، بله » گفت : « بنگر هر كس را شنيده اى كه من به زبان خويش تقدم مىدهم ، تقدم وى را دو برابر كن ، عبد الله بن طاهر را به كارش واگذار و تحريكش مكن .
مىدانى در ايام زندگى من و به حضور من ميان شما چه رفته ، با وى به دل مهربانى كن و او را خاص نيكى خويش كن كه تلاش و كارسازى وى را دربارهء برادرت دانسته اى .
اسحاق بن ابراهيم را نيز ، در اين ترتيب انباز كن كه شايسته اينست و از خاندان تست كه از آنها مردم معتبر نمانده ، اگر چه بعضيشان خودى مىنمايند . از ميان كسانت عبد الوهاب را برگير و بر آنها تقدم ده و كارشان را به او سپار . عبد الله بن ابى داود از تو جدا نشود ، وى را در همه كارهاى خويشتن در مشورت انباز كن كه شايستهء اين است . از پس من وزيرى مگير كه كارى به وى سپارى ، . مىدانى كه يحيى ابن اكثم ، در رفتار با مردم و خبث طينت چه بليه اى براى من پديد آورد و عاقبت خداى اين را عيان كرد و مرا به سلامت داشت كه از او جدا شدم و دشمنش داشتم و از آنچه در مالها و زكاتهاى خدا كرده بود خشنود نبودم ، خدايش از اسلام سزاى نيك ندهد . اين عموزادگان خويش فرزندان على بن ابى طالب رضى الله عنه ، صحبشان را نيكو بدار ، از بدشان درگذر و از نيكو كارشان بپذير ، از جايزه هاشان غافل

5774