نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 5679
آمد و سپاه بغداد را از نظر گذرانيد و پنجاهى را كه وعده كرده بود بداد . از او خواستند كه ده درم بكاهد و هر كدامشان را چهل درم دهد از آن رو كه از على بن - هشام كه پنجاهشان داده بود شئامت ديده بودند كه به آنها خيانت آورده بود و مقررى را بريده بود . حميد گفت : « نه ، بلكه فزونتان مىدهم و به هر كس شصت درم مىدهم . » و چون اين خبر به ابراهيم رسيد عيسى را پيش خواند و از او خواست كه با حميد نبرد كند كه اين را از او پذيرفت كه وى را رها كرد و چند كفيل از او گرفت . عيسى با سپاهيان سخن كرد كه همانند آنچه حميد داده بود به آنها دهد اما نپذيرفتند و چون روز دوشنبه شد عيسى و برادرانش و سرداران سمت شرقى سوى مردم سمت غربى رفتند و به آنها پيشنهاد كردند كه از آنچه حميد داده بود بيشترشان دهند ، اما به عيسى و ياران او دشنام گفتند و گفتند ابراهيم را نمىخواهيم . آنگاه عيسى و ياران وى برفتند و وارد شهر شدند و درها را ببستند و بالاى حصار رفتند و لختى با كسان نبرد كردند و چون حريفان از آنها فزونى گرفتند بازگشتند و سوى در خراسان رفتند و بر كشتيها نشستند . عيسى بازگشت گويى مىخواست با آنها نبرد كند اما حيله كرد و همانند اسير به دست آنها افتاد و يكى از سردارانش او را بگرفت و به منزلش برد ، باقيمانده سوى ابراهيم رفتند و خبر را با وى بگفتند كه سخت دلگرفته شد . و چنان بود كه مطلب بن عبد الله از ابراهيم نهان شده بود و چون حميد مىخواست به طرف وى عبور كند متصدى گذر او را گرفت و به نزد ابراهيم برد كه وى را سه يا چهار روز به نزد خويش بداشت . آنگاه شب دوشنبه يك روز رفته از ذى حجه آزادش كرد . در اين سال ابراهيم بن مهدى ، از پس نبردى كه ميان وى و حميد بن عبد الحميد رفت و از آن پس كه سهل بن سلامه را از زندان خويش رها كرد رو نهان كرد و
5679
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 5679