نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 5593
دختر جعفر اكبر پسر ابو جعفر بنابر اين مدت خلافتش چهار سال و هشتماه و پنج روز بود . به قولى كنيه اش ابو عبد الله بود . اما از محمد بن موسى خوارزمى آوردهاند كه خلافت در نيمه جمادى الاخر سال صد و نود و سوم به محمد رسيد و در همان سال كه زمامدار شد ، داود ابن عيسى سالار حج شد ، وى عامل مكه بود و ابو البخترى به كار ولايتدارى وى بود . گويد : محمد ده ماه و پنج روز پس از زمامدارى خويش عصمة بن ابى عصمه را به ساوه فرستاد . سه روز رفته از ماه ربيع الاول براى پسر خويش موسى پيمان ولايت عهد نهاد . سالار نگهبان وى على بن عيسى ماهانى ، بود . به سال صد و نود و چهارم على بن رشيد سالار حج شد . عامل مدينه اسماعيل ابن عباس بود . عامل مكه داود بن عيسى بود . از وقتى كه براى پسر خويش پيمان نهاد تا تلاقى على بن عيسى و طاهر ابن حسين و كشته شدن على بن عيسى ، به سال صد و نود و پنجم ، يك سال و سه ماه و بيست و نه روز بود . گويد : مخلوع به شب يكشنبه پنج روز مانده از محرم كشته شد . گويد : زمامدارى وى با دوران فتنه چهار سال و هفت ماه و سه روز بود و چون محمد كشته شد و خبر آن ضمن مكتوب طاهر به مأمون رسيد ، به روز سه شنبه دوازده روز رفته از صفر سال صد و نود و هشتم ، مأمون خبر را عيان كرد و به سرداران اجازهء ورود داد كه به نزد وى رفتند . فضل بن سهل برخاست و نامه و خبر را خواند و به دو تهنيت ظفر گفتند و خداى را براى وى بخواندند . گويد : از پس كشته شدن محمد نامهء مأمون دربارهء خلع قاسم بن هارون به نزد طاهر و هرثمه رسيد كه آن را عيان كردند و دربارهء آن نامه ها فرستادند ، نامهء خلع قاسم به روز جمعه دو روز مانده از ماه ربيع الاول سال صد و نود و هشتم
5593
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 5593