responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 5557


مطابق رضاى طاهر كار كند اگر چنين تعهد نكند نمىتواند خويشتن را به معرض سفلگان و غوغاييان و عامه و هلاكت در آرد .
گويد : پس طاهر به هرثمه نوشت و ملامتش كرد و به ناتوانى منسوب داشت ، مىگفت : « سپاهيان فراهم آوردى و مالها تلف كردى و آن را بىخبر امير مؤمنان و من به تيول دادى ، در صورتى كه من نياز به مصارف و مخارج دارم ، در مقابل قومى كه نيرويشان سست و كارشان آسان است ، مردد و هراسان مانده اى كه اين خطاست . براى ورود آماده شو كه من ترتيب كار را براى راندن سپاه و بريدن پلها داده‌ام و اميدوارم كه در اين باب دو كس با تو مخالفت نكند . ان شاء الله . » گويد : هرثمه به دو نوشت : « من بركت راى و ميمنت مشورت ترا مىشناسم ، هر چه مىخواهى فرمان كن كه مخالفت تو نمىكنم . » گويد : طاهر اين را براى خزيمه نوشت .
گويند : وقتى طاهر به خزيمه نامه نوشت به محمد بن على ماهانى نيز همانند آن را نوشت .
گويند : وقتى شب چهار شنبه هشت روز مانده از محرم سال صد و نود و هشتم در رسيد خزيمة بن خازم و محمد بن على به پل دجله تاختند و آن را بريدند و پرچمهاى خويش را بر آن كوفتند و محمد را خلع كردند و دعاى عبد الله مأمون گفتند . مردم عسكر مهدى آرام گرفتند و آن روز در منزلها و بازارهاى خويش بماندند و هرثمه وارد نشد مگر وقتى كه تنى چند از سرداران ديگر بجز آنها بيامدند و براى او قسم ياد كردند كه ناخوشايندى از آنها نخواهد ديد كه از آنها پذيرفت .
حسين خليع درباره قطع شدن پل به وسيلهء خزيمه شعرى دارد به اين مضمون :
« خزيمه بر همهء ما منت دارد « كه رحمان به وسيلهء او آتش پيكار را خاموش كرد

5557

نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 5557
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست