responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 5705


« كرم ترا از همگنانت بيشتر و آوازه و كارت را برتر كند ، دشمنت را يا « هر كه با تو مخالفت و سركشى مىكند بكشد و ترا از جانب رعيت « سلامت دهد و شيطان و وسوسه هاى وى را از تو بدارد تا كارت به عزت « و قدرت و توفيق بالا گيرد كه خدا شنواست و اجابتگر . » وقتى طاهر اين فرمان را براى پسرش عبد الله نوشت مردم دربارهء آن مناقشه آوردند و آن را نويسانيدند و دربارهء آن بحث كردند و كار آن شهره شد تا به مأمون رسيد و آن را خواست كه براى وى خواندند و گفت : « ابو الطيب از كارهاى دين و دنيا و تدبير و راى و سياست و سامان ملك و رعيت و حفظ بنياد و اطاعت خليفگان و به پا داشتن خلافت چيزى نگذاشته مگر آنكه ، استوار داشته و دربارهء آن سفارش كرده است . » آنگاه بگفت و دستور داد كه آن را به همه عاملان در نواحى عمل بنويسند .
عبد الله سوى محل عمل خويش رفت و مطابق آن رفتار كرد و از دستور آن تبعيت كرد و بدانچه دستور يافته بود عمل كرد .
در اين سال عبد الله بن طاهر ، اسحاق بن ابراهيم را بر دو پل گماشت و او را بر همه كارهايى كه پدرش طاهر به دو سپرده بود يعنى نگهبانى و كارهاى بغداد نايب خويش كرد و اين به وقتى بود كه براى نبرد نصر بن شبث سوى رقه مىرفت .
در اين سال عبيد الله بن حسن سالار حج شد ، وى ولايتدار حرمين بود .
آنگاه سال دويست و هفتم در آمد .
سخن از حادثاتى كه به سال دويست و هفتم بود از جمله آن بود كه عبد الرحمان بن احمد طالبى در ولايت عك يمن قيام كرد و به شخص مورد رضايت از آل محمد صلى الله عليه و سلم دعوت مىكرد .

5705

نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 5705
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست