نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 590
* ( الْمَدِينَةِ رَجُلٌ يَسْعى 36 : 20 ) * « يعنى حبيب النجّار . » * ( قال يا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ 36 : 20 ) * . ايشان درودگر را گفتند : انت معهم متابع . آن درودگر گفت : * ( ما لِيَ لا أَعْبُدُ الَّذِي فَطَرَنِي وَإِلَيْه تُرْجَعُونَ . أَ أَتَّخِذُ من دُونِه آلِهَةً 36 : 22 - 23 ) * . الآيه . و آن درودگر پيغمبران را گفت : * ( إِنِّي آمَنْتُ بِرَبِّكُمْ فَاسْمَعُونِ 36 : 25 ) * . ايشان همه بر آن درودگر گرد آمدند و گفتند : تو مردى غريبى و نان و آب از شهر ما خورى ، اكنون تو با ايشان نيز يكى بگشتى . پس آن حبيب نجّار را چندان لگد اندر شكم زدند تا هر چه اندر شكم وى چيز بود به گلوش بر آمد ، و خداى عزّ و جلّ جان او را به بهشت فرستاد . پس او آن نعمت به بهشت بديد و گفت : * ( يا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ . بِما غَفَرَ لِي رَبِّي 36 : 26 - 27 ) * . كاشكى قوم بدانيدى كه خداى مرا بدان آمرزيد كه من قوم را مخالف شدم و پيغمبران را متابع شدم . و گور حبيب امروز به انطاكيه است . و خداى تعالى مر جبريل را فرمود تا بانگى بكرد و آن بتپرستان همه بر جاى بمردند ، چنان كه خداى تعالى گفت : * ( إِنْ كانَتْ إِلَّا صَيْحَةً واحِدَةً فَإِذا هُمْ خامِدُونَ 36 : 29 ) * . [ b 108 ] .
590
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 590