عبد الله عباس رضى الله عنه گفت : هيچ پيغمبرى را پيغمبرى تمام نشد از وقت آدم تا وقت عيسى ، تا قوم خويش را به محمّد نخواند و بر ايشان بشارت نداد و بر ايشان عهد نگرفت كه اگر محمّد به ايّام شما بيرون آيد به وى بگرويد ، عيسى قوم خويش را همچنين گفت . خداى عزّ و جلّ گفت : * ( فَلَمَّا جاءَهُمْ بِالْبَيِّناتِ قالُوا هذا سِحْرٌ مُبِينٌ 61 : 6 ) * . و به وى نگرويدند . * ( وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرائِيلَ عَنْكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَقالَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هذا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ 5 : 110 ) * . و به اخبار اندر چنان است كه عيسى دو سال به ميان خلق بود و پيغام همى گزارد و عجايبها و حكمتها و آيتها نمود ، و به مذهب او سيّاحى بود كه هرگز دو شب به يك جا نبودى و كس او را خانه نديد و مقام نديد .
چون پيغام خداى به اهل بيت المقدّس بگزارد و كس نگرويد و همه كافر شدند و عيسى كفر ايشان بديد ، از ميان ايشان بيرون رفت شهر به شهر ، به شام و مصر و يمن تا حدّ مغرب هيچ شهر نماند كه وى بدانجا نرسيد و خلق را به خداى نخواند . و با وى هيچ كس نبود . و از اوّل كه از بيت المقدّس بيرون شد ، دوازده تن بودند گازران و گازر به تازى قصّار خوانند و حوارى خوانند ، لانّه يحور الثّياب ، يعنى يبيضها .
و آن روز كه عيسى دانست كه اهل بيت مقدّس كافر شدند به دو با چندان عجايب و آيت كه بديدند ، و ملك هردوس كافر شد همچنان كه بنى اسرائيل ، از بيت المقدّس بيرون آمد و روى بنهاد كه بر روى زمين همى رود تا مگر كسى را يابد كه او را بپذيرد و مصدّق دارد . * ( فَلَمَّا أَحَسَّ عِيسى مِنْهُمُ الْكُفْرَ قال من أَنْصارِي إِلَى الله 3 : 52 ) * . چون بيرون آمد گفت : كيست كه با من روى به خدا نهد و دست از اين جهان باز دارد ؟ * ( قال الْحَوارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصارُ الله 3 : 52 ) * . آن گازران دوازده تن گفتند : ما روى به خدا نهيم . * ( آمَنَّا بِاللَّه وَاشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ 3 : 52 ) * . گفتند آن حواريّين كه ما به خداى مؤمن شديم و تو كه عيسىاى گواه باش كه ما مسلمان شديم . * ( رَبَّنا آمَنَّا بِما أَنْزَلْتَ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ 3 : 53 ) * يعنى عيسى . * ( فَاكْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدِينَ 3 : 53 ) * . يا ربّ ! ما به تو و بدان كتابها كه از آسمان فرستادى و به انجيل گرويديم و عيسى را متابع شديم ، ما را از گواهان بنويس . كه به ايمان گواهى دادند .

529