responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 512


و زكريّا نگذاشتى كه هيچ كس مريم را بديدى جز اين يوسف كه پسر عمّ مريم بود . وقتى كه زكريّا را شغلى بودى ، كليد حجرهء مريم يوسف را دادى تا وى مريم را آب دادى يا حاجتى روا كردى . پس چون مريم حايض شد يك راه و پاك شد ، يوسف آب اندر حجره بنهاد تا وى سر بشويد ، و در حجره ببست و بيرون شد ، و مريم به آفتاب گاهى شد به سر شستن اندر آن حجره ، و خواست كه سر بشويد ، و نيز حجابى ببست چنان كه خداى گفت : * ( إِذِ انْتَبَذَتْ من أَهْلِها 19 : 16 ) * . پس جبريل بيامد اندر آن حجاب و پيش مريم بيستاد . چون وى سر شسته بود و جامه پوشيده بود ، جبريل به صورت آن يوسف پيش بيستاد از بهر آنكه مريم از مردان خويشتن را بجز يوسف و زكريّا ننمودى . مريم پنداشت كه يوسف است . او را گفت : * ( أَعُوذُ بِالرَّحْمنِ مِنْكَ إِنْ كُنْتَ تَقِيًّا 19 : 18 ) * . گفت : اگر تو مسلمانى زنهار خداى از تو ! و پنداشت كه آن يوسف است و آمده است تا او را برهنه ببيند ، يا با وى انديشهء بد دارد . جبريل چون دانست كه مريم بترسيد ، او را گفت : * ( إِنَّما أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لأَهَبَ لَكِ غُلاماً زَكِيًّا 19 : 19 ) * . من رسول خدايم ، آمدم تا ترا پسرى بدهم ، غلامى پاك از پليدى نطفه و از آب پشت مردمان ، و ليكن از باد پاك خداى او را بيافريد اندر شكم تو . مريم چون بدانست كه او نه آدمى است ، پس بياراميد و با وى مناظره كرد و گفت : * ( أَنَّى يَكُونُ لِي غُلامٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ وَلَمْ أَكُ بَغِيًّا 19 : 20 ) * . يعنى زانيه . گفتا : مرا پسر از كجا آيد و هيچ كس دست بر من ننهاده است نه به حلال و نه به حرام . جبريل گفت : * ( كَذلِكَ قال رَبُّكَ 19 : 9 ) * . خداى چنين گفت كه من اين فرزند را بيافريدم از مادرى بىپدر ، و او را آيتى خواهد كردن مر خلق را و رحمتى مر خلق را ، و اين كارى است خداى تعالى قضا كرد و نام وى عيسى نهاده .
جبريل او را گفت هنوز نازاده ، و گفت : خداى عيسى نام كرده است او را و مسيح نام كن چون بيايد . چنان كه خداى گفت : * ( يا مَرْيَمُ إِنَّ الله يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ 3 : 45 ) * . خداى ترا بشارت دهد [ به سخن او ] كه اين فرزند اندر شكم تو [ به سخن خويش ] بخواهد آفريد بىاثر مردى از مردان ، و سخن خداى امر خداى بود . گفتا : خداى اين را به امر خويش خواهد آفريدن و به فرمان خويش خواهد آفريدن كه چون بگويد بباش او بباشد . * ( مِنْه اسْمُه الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ 3 : 45 ) * . نام وى نزد خداى مسيح است و عيسى

512

نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 512
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست