نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 479
ويران كردم و اين مردمان را كه بكشتم كه بودند ؟ گفتند : اين خانهء خداى بود و اين امّتان پيغمبران بودند ، ستمها كردند و گردن كشيدند و اندر خداى تعالى عاصى شدند و خداى ايشان را نيكوتر همى داشت . چون بىفرمانى كردند ، خداى ترا بفرستاد و بر ايشان مسلَّط كرد تا همه را هلاك كردى . گفتا : مرا بگوييد كه چگونه كنم تا به آسمان بر شوم تا همچنانكه خلق او را بكشتم او را نيز بكشم و آسمان را نيز صافى كنم چنان كه زمين را كردم ! گفتند : ما اين نتوانيم كردن . گفتا : اگر شما حيلت كنيد تا من به آسمان بر شوم ، و اگر نه شما را بكشم . پس از وى زمان خواستند و بيرون آمدند و دعا كردند . خداى عزّ و جلّ خواست كه ضعيفى او را پيدا كند . پشّهاى را بفرستاد و به بينى وى اندر شد و مغزش همى خورد تا قرار و آرامش بشد . پس خاصگان خويش را بخواند و گفت : چون من بميرم مغز سر من بكفانيد و بنگريد تا اين چيست ؟ چون بخت النّصر بمرد ، سر وى بكفانيدند ، پشّهاى ديدند . خداى تعالى قدرت خويش بندگان را بنمود و بنى اسرائيل را از دست او برهانيد . و از اوّل كارش تا آخر سيصد [ سال ] بود . اين بود قصّهء او بتمامى كه گفته آمد .
479
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 479