خبر پيغمبرى شيث عليه السّلام پس شيث به خليفتى بنشست به ملك زمين ، و ايدون گويند كه چون آدم بمرد ، فرزندانش چهلهزار گشته بودند ، و شيث از همه مهتر و بهتر بود و نشست به مكّه كرد و به همه عمر خويش آنجا بود ، و هر سال حجّ كردى و جهان آبادان داشتى و خانه را آبادان داشتى ، و چون از عمر او ششصد و پنجاه سال بگذشت او را پسرى آمد او را انوش نام كرد ، و شيث او را وصىّ خويش كرد و خليفتى زمين او را داد . و شيث بمرد و انوش او را با آدم و حوّا به يك جا به گور كرد . و شيث نهصد و پنجاه سال بزيست .
پس انوش به خليفتى پدر بنشست و او را فرزندان بسيار آمدند . و به ميان ايشان اندر ، يكى فرزند آدم عالمتر از همه فرزندان ، و انوش او را قينان نام كرد . و انوش نهصد و پنجاه سال بزيست ، پس بمرد . و قينان را وصى كرده بود و خليفتى او را داده .
و انوش و قينان را خليفتان بودند و ملكان بودند و ليكن كس از ايشان پيغمبر نبود .
و اين قينان را فرزندان آمدند بسيار ، و اندر ميان ايشان يكى پسر بود نام او مهلابيل . و قينان مهلابيل را وصى كرد و بر زمين خليفت كرد ، و قينان هشتصد و چهل سال بزيست ، پس بمرد ، و مهلابيل به خليفتى وى بنشست . و او را پسرى آمد نام وى برد ، و نرد نيز گويند .
و مهلابيل نهصد و بيست و شش سال بزيست و برد [ را ] وصى خويش كرد ، و برد

71