گفتار بيرون آمدن ذريّت از پشت آدم عليه الصّلاة و السّلام پس آدم را عليه السّلام هر سالى از زمين هندوستان به مكّه آمدى و حجّ كردى و باز به هندوستان شدى . يك سال به عرفات بيرون شد و به موقف بايستاد . چون حجّ تمام كرد ، از پس كوه عرفات اندر يكى وادى است آن را وادى النعمان خوانند ، بدان وادى اندر خوابش ببرد . خداى عزّ و جلّ هر چه از پشت او ذريّت خواست آفريدن ، همه را بيرون آورد پيش او و او را بنمود . و آدم را بدين جهان صد و بيست فرزند آمد از حوّا . از هر فرزندى دوگان به يك شكم ، يكى پسر و يكى دختر . هر چه به پشت وى اندر فرزند بود و خواست بودن تا رستخيز همه را بر او عرض كرد و بنمود ، چنان كه به قرآن اندر ياد كرده است : * ( وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ من بَنِي آدَمَ من ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلى أَنْفُسِهِمْ 7 : 172 ) * .
پس خداى عزّ و جلّ بر ايشان عهد گرفت و گفت : * ( أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ 7 : 172 ) * ؟ نه من خداى شماام ؟ ! از معنى استفهام ، همه مقرّ آمدند و گفتند : * ( قالُوا شَهِدْنا 6 : 130 ) * . خداى تعالى گفت :
* ( أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هذا غافِلِينَ 7 : 172 ) * . تا روز رستخيز نگويند ما از اين غافل بوديم و ندانستيم . پس آن همه را به دو نيم كرد و يكى را از دست راست و يك نيمه از دست چپ . پس آن را كه از دست راست بودند ايدون گفت : هؤلاء فى الجنة و لا ابالى . گفت : اين گروه را به بهشت كنم و باك ندارم ، و آن را كه به دست چپ بودند گفت : هؤلاء فى النار و لا ابالى . گفت : اين گروه را به دوزخ كنم و باك ندارم .

64